responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 565

مى‌گويد: وارد اطاق شدم و ديدم امام باقر- 7- با عده‌اى از شيعيان كه قبل و بعد از او وفات كرده‌اند نشسته است‌[1].

وجود حجّت در بين مردم‌

(1) 23- حسن بن على به اسنادش نقل مى‌كند كه بعد از شهادت امير مؤمنان- 7- چيزهاى را از امام حسن- 7- پرسيدند. حضرت فرمود: وقتى كه امير مؤمنان را ببينيد مى‌شناسيد؟ گفتند: آرى.

فرمود: پس اين پرده را بالا ببريد. پرده را بالا بردند و ناگهان على- 7- را ديدند به نحوى كه نمى‌توانستند انكار كنند. آن حضرت به آنان فرمود: از ما هم مى‌ميرند ولى در واقع مرده نيستند و كسى به عنوان حجت براى شما باقى خواهد ماند[2].

سؤال از امام حسين (ع)

(2) 24- صفار به اسنادش از امام باقر- 7- نقل مى‌كند كه ايشان فرمود: با پدرم به سوى يكى از مزارع او مى‌رفتيم كه در صحرا با پيرمردى مواجه شديم، پدرم پياده شد و به او سلام كرد، مى‌شنيدم كه پدرم مى‌گفت: فدايت شوم! بعد مدتى با هم سخن گفتند، سپس پدرم از او خداحافظى كرد. پيرمرد برخاست و رفت و پدرم از پشت سر به او نگاه مى‌كرد تا اينكه رفت و از چشم ناپديد شد.

پرسيدم: اين پيرمرد چه كسى بود كه تو با احترام از او سؤال مى‌كردى؟ فرمود:

اى فرزندم! اين جدت حسين- 7- بود[3].


[1] بحار الانوار: 27/ 307، حديث 4.

[2] مثل اين حديث در احاديث 18 و 20 گذشت.

[3] بحار الانوار: 6/ 231، حديث 40 و 42.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 565
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست