(1) 16- از رشيد هجرى
نقل شده است كه گفت: بعد از شهادت امير مؤمنان- 7- خدمت امام حسن- 7- رسيديم و از اشتياق زيادمان به ديدار على- 7- با او سخن
گفتيم. از اين رو امام حسن- 7- فرمود: آيا دوست داريد او را ببينيد؟
گفتيم: آرى، ولى اين چگونه ممكن است در حالى كه او از دنيا رحلت كرده! در اين
هنگام حضرت، دستش را به پردهاى كه در صدر مجلس آويزان بود، زد و آن را بالا برد و
فرمود: نگاه كنيد در اين اطاق كيست، كه ناگاه امير مؤمنان در حالى كه نشسته بود،
با بهترين وجهى كه در زمان حياتش مىديديم مشاهده كرديم. امام حسن- 7-
فرمود: او امير مؤمنان است و پرده را رها كرد. در اين حال بعضى از ما گفتند: از
امام حسن- 7- مانند دلايل و معجزات امير مؤمنان مشاهده كرديم[2].
تقاضاى كارهاى فوق
العاده از امام حسين (ع)
(2) 17- امام باقر- 7- از پدر بزرگوارش نقل مىكند كه: بعد از وفات امام حسن- 7-
جماعتى نزد امام حسين- 7- آمدند و گفتند: اى فرزند رسول خدا- 6- آيا از عجائب و شگفتيهايى كه پدرت به ما نشان مىداد نزد تو
نيز وجود دارد؟
حضرت فرمود: پدرم را
مىشناسيد؟ گفتند: آرى، ما او را مىشناختيم. پس امام- 7- پردهاى را
كه در خانه بود بالا برد و سپس فرمود: نگاه كنيد چه كسى را در اطاق مىبينيد؟ نگاه
كردند و گفتند: اين امير مؤمنان است و گواهى