responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 525

داشتم كه مرد و در اين قبرستان دفن كردم، به اذن خدا او را براى من زنده كن.

فرمود: تو اهل اين كار نيستى ولى برادرت مؤمن بود و اسمش نزد ما «احمد» است نزديك قبر شد و دعا كرد و قبر شكافته شد. برادرم بيرون آمد و به من گفت:

اى برادر! از او پيروى كن و جدا نشو. سپس به قبرش برگشت، حضرت مرا قسم داد كه اين قضيّه را به كسى نگويم‌[1].

لزوم حفظ اسرار

(1) 34- ابو بصير مى‌گويد: به امام صادق- 7- عرض كردم: چرا در مورد معضلات مانند على- 7- كه با اصحابش سخن مى‌گفت با ما حرف زده نمى‌شود؟ حضرت فرمود: در ميان شما هم مثل آنها مى‌باشد ولى آنها در دهانشان كليد داشتند، حديثى بياور كه به تو گفته باشم و تو آن را مكتوم داشته باشى‌[2].

ملاقات وصى حضرت عيسى (ع) با امير مؤمنان (ع)

(2) 35- عبد الرحمن بن كثير از امام صادق- 7- نقل مى‌كند كه: على- 7- مى‌خواست به صفّين برود وقتى كه از فرات گذشت و به كوه نزديك شد، وقت نماز عصر گرديد. حضرت دور شد و وضو گرفت و اذان گفت. وقتى كه از اذان فارغ شد، كوه شكافته گشت و سر سفيد با محاسن و صورتى سفيد آشكار شد و گفت: السّلام عليك يا امير المؤمنين و رحمة اللَّه و بركاته! آفرين به جانشين خاتم پيامبران و قاعد غرّ محجّلين و سرور وصيّين! على- 7- فرمود: و عليك السّلام اى برادرم! شمعون بن حمّون الصفا؛ وصى روح القدس عيسى بن مريم، حال تو چگونه است؟ شمعون گفت: خوب است، خدا تو را رحمت كند من منتظر فرود آمدن روح القدس هستم. اى برادرم! بر


[1] بحار الأنوار: 47/ 118، حديث 160.

[2] بحار الأنوار: 26/ 145، حديث 18.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 525
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست