responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 481

حضرت فرمود: از حرم بيرون نمى‌روى مگر اينكه كنيزى بخرى و خدا از او پسرى را روزى تو نمايد.

گفتم: در خريد آن به من كمك مى‌كنى؟

حضرت فرمود: بلى، سپس سوار شد و به سوى برده فروشان آمد و به كنيزى نگاه كرد و فرمود: اين را بخر. او را خريدم و پسرم محمّد از وى متولد شد[1].

سرانجام مخالفت با دستور امام جواد (ع)

(1) 8- امية بن على قيسى مى‌گويد: من و حماد بن عيسى، در مدينه خدمت امام جواد- 7- وارد شديم تا اينكه از او خداحافظى كنيم. حضرت به ما فرمود:

امروز نرويد و تا فردا بمانيد.

وقتى كه از نزد آن حضرت بيرون آمديم، حمّاد گفت: بارهاى من رفته است و من نيز بايد بروم، ولى من گفتم نمى‌روم و مى‌مانم. و حمّاد رفت و آن شب سيل آمد و او در آن غرق شد و قبر او نيز در همان سيل‌گاه واقع شد[2].

تقاضاى پارچه براى قرار دادن در كفن‌

(2) 9- عمران بن محمّد اشعرى مى‌گويد: خدمت امام جواد- 7- وارد شدم و حوايج خويش را برآورده كردم و به او گفتم: ام الحسن به تو سلام مى‌رساند و از تو پارچه‌اى را مى‌خواهد تا در كفن خود قرار دهد.

حضرت فرمود: او ديگر به اين احتياجى ندارد. بيرون آمدم ولى معناى آن را نفهميدم تا اينكه خبر آمد كه آن زن، چهارده يا پانزده روز قبل، فوت كرده است‌[3].


[1] بحار الانوار: 50/ 43، حديث 9.

[2] بحار الانوار: 48/ 48، حديث 38.

[3] اثبات الهداه: 6/ 186، حديث 30.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 481
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست