responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 397

على، فاطمه، حسن و حسين- :- نذر كردند كه سه روز روزه بگيرند.

سال قحطى هم بود. وقتى كه خوب شدند، همه روزه گرفتند. على- 7- سه دسته پشم از يك يهودى گرفت، فاطمه- سلام اللَّه عليها- آنها را بريسد و در مقابل آن سه صاع جو دريافت نمود. روز اول، فاطمه زهرا- سلام اللَّه عليها- يك دسته را ريسيد، بعد يك صاع جو را آرد و پخت نمود. اما هنگام افطار «مسكينى» آمد و حاجت خواست، پس غذاى خود را به او دادند و خودشان با آب افطار نمودند.

(1) روز بعد نيز يك دسته را ريسيد و يك صاع جو را آرد و پخت كرد، باز هنگام افطار «يتيمى» آمد و غذاى خويش را به او دادند و با آب افطار كردند.

روز سوّم نيز باقى مانده پشم را ريسيد و باقى مانده جو را آرد و پخت نمود، اما باز هم «اسيرى» در خانه آمد و غذا را به او دادند. و چهار روز بود كه رسول خدا- 6- نيز سنگ به شكم خود بسته بود (و چيزى نخورده بود) و حال آنها را نيز مى‌دانست. به باغ مقداد رفت و در نخلهاى آن خرمايى نيافت. على- 7- با او بود. آنگاه به على- 7- فرمود: اى ابو الحسن! سبد را بگير و به سوى آن درخت برو- به يكى از آن نخلها اشاره نما- و بگو: رسول خدا به حق خدا از تو مى‌خواهد كه ما را از ميوه‌ات بهره‌مند سازى.

على- 7- مى‌فرمايد: درخت از زيادى ميوه- كه كسى مانند آن را نديده بود- شاخه‌هايش پايين آمد و من از بهترين‌هايش چيدم. پيامبر و من از آن خورديم، مقداد و خانواده‌اش نيز خوردند. سپس پيامبر اكرم با خود به مقدارى كه كفايت كند، براى فاطمه، حسن و حسين- :- نيز برد. وقتى كه به خانه رسيد، فاطمه- سلام اللَّه عليها- سر درد گرفته بود. حضرت فرمود: مژده باد به صبرت كه به آنچه نزد خداست نمى‌رسى مگر با صبر.

در اين هنگام جبرئيل، سوره «هل اتى» را نازل كرد[1].


[1] بحار الانوار: 35/ 243، حديث 4.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 397
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست