نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 395
رسول خدا 6 و ميوه بهشتى
(1) 10- سلمان فارسى
مىگويد: فاطمه- سلام اللَّه عليها- گفت: اى رسول خدا! حسن و حسين- 8- گرسنه هستند. پيامبر اكرم- 6- به آن دو فرمود: اى
حبيبان من! چه مىخواهيد؟
گفتند: ميل به غذا
داريم.
حضرت فرمود: خدايا! به
اينها غذا بخوران.
سلمان مىگويد: ديدم در
دست پيامبر اكرم «بهى» است شبيه سبو مىباشد كه از شير سفيدتر است. آن را با انگشت
ابهامش ماليد و دو نيم نمود و نصفش را به حسن و نصف ديگرش را به حسين- 8- داد. من همچنان نظاره مىكردم كه به خوردن آن «به» ميل پيدا نمودم. رسول
خدا- 6- فرمود: اين غذاى بهشت است و غير از ما كسى از آن
نمىخورد، مگر اينكه از حساب نجات پيدا كند و تو نيز بر طريق نيكى هستى[1].
مسلمان شدن چندين
يهودى
(2) 11- روايت شده است
كه: على- 7- از يك نفر يهودى مقدارى جو قرض كرد و در مقابل آن، ملافه
حضرت فاطمه را كه از پشم بود، گرو گذاشت.
يهودى آن را برد و در
خانهاش گذاشت. هنگام شب، زن يهود براى كارى به آن اطاقى كه ملافه در آن بود رفت.
ناگهان نورى را در حال درخشش ديد كه اطاق را روشن كرده بود به سوى شوهرش برگشت و
به او گفت: در آن اطاق، روشنايى بزرگى را ديدم.
شوهرش نيز تعجب كرد و
فراموش كرده بود كه ملافه فاطمه- سلام اللَّه عليها- را در آنجا گذاشته است. سريع
برخاست و وارد آن اطاق شده ديد شعاع نور ملافه،