responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 393

نه خوش بوتر از آن را و نه تا به حال غذايى بهتر از آن را خورده‌ام؟ باز دست مباركش را ميان دو شانه على- 7- گذاشت و فرمود: اين عوض آن دينار توست: «إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ‌»[1]؛ يعنى: خداوند به هر كس كه بخواهد، بدون حساب، روزى مى‌دهد».

فاطمه زهرا (س) و حوريان بهشتى‌

(1) 8- سلمان فارسى مى‌گويد: به خانه فاطمه- سلام اللَّه عليها- رفتم، فرمود: بعد از وفات رسول خدا- 6- به من ستم روا داشتند. سپس به من گفت:

بنشين. پس نشستم، به من گفت: ديروز نشسته بودم و درب خانه نيز بسته بود، و من در مورد قطع شدن وحى از ما و منصرف شدن ملائكه از منزل ما بعد از وفات پيغمبر، فكر مى‌كردم كه ناگهان درب خانه بدون اينكه كسى از ما آن را باز كند، مفتوح شد و سه تن از حوريان بهشت وارد شدند و گفتند: ما از حوريان «دار السّلام» هستيم، پروردگار عالميان ما را به سوى تو فرستاده و ما مشتاق تو بوديم اى دختر محمّد- 6- به يكى از آنان- كه گمان مى‌كنم از همه آنان كهنسال‌تر بود- گفتم نامت چيست؟

گفت: من «مقدوره» هستم و براى «مقداد بن اسود» آفريده شده‌ام.

به دومى گفتم: نامت چيست؟

گفت: من «ذرّه» هستم و براى «ابو ذر» آفريده شده‌ام.

و نام سوّمى را پرسيدم؟ گفت: «سلمى» هستم و براى «سلمان» خلق شده‌ام.

فاطمه- سلام اللَّه عليها- ادامه داد: آنها طبقهايى را بيرون آوردند كه در آن خرماهايى؛ مانند نان شكرى بود. و رنگش از برف سفيدتر و بويش از مشك، خوش بوتر بود. و من سهم تو را نگهداشتم (چون تو از ما اهل بيت هستى) با آن افطار كن‌


[1] بحار الانوار: 43/ 29، حديث 35.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 393
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست