نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 374
الف- شما مىدانيد كه اجنّه قبل از بعثت پيامبر اكرم- 6- استراق سمع مىكردند. ولى در اوايل رسالت پيامبر اسلام با رجم
و سنگسار شدن، منع گرديدند.
(1) ب- و سحر و كهانت،
باطل شد.
ج- و ابو جهل در حالى كه
پيامبر در خواب بود از پشت ديوارى آمد و سنگى در دست داشت و مىخواست آن را بر سر
حضرت بكوبد، ولى آن سنگ به دستش چسبيد.
د- و از آن جمله است،
سخن گفتن گرگ و شتر با آن حضرت.
ه- زن عبد اللَّه بن
مشكم[1]، گوسفندى را
بريان و مسموم نمود و سپس آن را نزد پيامبر اكرم آورد. بشر بن براء نيز با آن حضرت
بود. پيامبر- 6- ذراع (دست) گوسفند را برداشت و بشر، كراع
(پاچه) آن را. وقتى كه حضرت آن را به دندان زد، دور انداخت و فرمود: اين ذراع به
من مىگويد كه مسموم است. ولى بشر آن را جويد و فرو برد كه در اثر آن، از دنيا
رفت.
رسول اكرم- 6- به دنبال آن زن فرستاد، او آمد و به كار ناپسند خود اقرار نمود.
پيغمبر اكرم پرسيد: چه
چيز تو را وادار نمود كه اين كار را انجام بدهى؟
آن زن گفت: همسر و
بزرگان قوم مرا كشتى، لذا با خود گفتم: اگر تو پادشاه باشى، اين زهر تو را خواهد
كشت و اگر پيامبر باشى، خداوند تو را از آن آگاه خواهد ساخت.
سپس امام كاظم- 7- نشانهها و دلايل فراوان ديگرى براى يهوديان، اقامه نمود كه آنان اسلام
آوردند. و امام صادق- 7- به آنها خلعت داد و احسان نمود[2].