responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 369

بود و فصيح سخن مى‌گفت، نزد پيامبر اكرم- 6- آمد و گفت: اى محمّد! در باره خدايت از تو سؤال مى‌كنم، اگر مرا پاسخ دهى، از تو پيروى خواهم نمود. آنگاه پرسيد: خداوند در كجاست؟! حضرت فرمود: او در هر مكانى وجود دارد. و پروردگار ما با مكان توصيف نمى‌گردد و ثابت مى‌باشد، بى‌مكان و هميشگى است.

پرسيد: اى محمّد! تو خداى بزرگى را بدون هيچ گونه كيفيتى توصيف كردى، پس من از كجا بدانم كه او تو را فرستاده است؟! على- 7- روايت مى‌كند كه: در اين روز در حضور ما هيچ سنگ و ريگى نماند مگر اينكه گفت: «اشهد ان لا اله الّا اللَّه [وحده لا شريك له‌] و ان محمّدا عبده و رسوله». من هم شهادتين را گفتم. در اين هنگام «سنجت» اسلام آورد و پيامبر اكرم او را «عبد اللَّه» ناميد.

آنگاه پرسيد: اى رسول خدا! اين شخص كيست؟

حضرت فرمود: اين بهترين خاندان من و نزديكترين مردم به من است. و او وزير من در حياتم و جانشينم بعد از مرگم مى‌باشد. همان گونه كه هارون جانشين موسى- 7- بود، الّا اينكه بعد از من پيامبرى نخواهد بود. سخن او (على) را بشنو و اطاعتش كن؛ چون او بر حقّ است‌[1].

اعزام على (ع) به سوى يمن‌

(1) 5- على- 7- فرمود: رسول خدا- 6- مرا خواست و به طرف يمن فرستاد تا بين آنان اصلاح نمايم.

به پيامبر گفتم: اى رسول خدا! آنان مردمى بسيار هستند و ميانشان افراد كهنسال و سالمند وجود دارد ولى من جوان هستم.

پيامبر- 6- فرمود: اى على! وقتى كه به بالاى بلندترين تپه‌


[1] بحار الانوار: 37/ 257، حديث 15.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست