responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 346

فرمود: ديگر با او منازعه نكن. سپس حضرت رفت‌[1].

اداى قرض به امر امام (ع)

(1) 20- ابن فرات مى‌گويد: پسر عمويم ده هزار درهم به من بدهكار بود. امام آن را پرداخت نمى‌كرد. لذا به امام حسن عسكرى- 7- نامه‌اى نوشتم و از او خواستم تا دعا كند خداوند آن را به من برگرداند.

حضرت، در پاسخ نوشت: «او مال تو را باز مى‌گرداند و او بعد از جمعه خواهد مرد».

ابن فرات مى‌گويد: پسر عمويم مال مرا پرداخت نمود به او گفتم: چه باعث شد كه اين مال را به من برگرداندى، در حالى كه قبلا نمى‌دادى؟

گفت: در عالم رؤيا، امام حسن عسكرى- 7- را ديدم كه به من گفت: اجلت نزديك شده، مال پسر عمويت را پرداخت كن‌[2].

مطيع خداوند، محتاج نمى‌شود

(2) 21- ابو القاسم بن ابى حليس مى‌گويد: هميشه در اول ماه شعبان براى زيارت قبر امام حسن عسكرى- 7- به سامرّا، و در نيمه آن ماه، به زيارت قبر امام حسين- 7- مى‌رفتم. در يكى از سالها، قبل از ماه شعبان، سامرّا رفتم و خيال كردم كه ديگر نمى‌توانم در ماه شعبان آن را زيارت كنم.

اما وقتى كه ماه شعبان رسيد با خود گفتم: زيارتى را كه چند سال آن را انجام مى‌دادم؛ ترك نمى‌كنم. از اين رو به سامرّا روانه شدم و قبل از آن، هر گاه مى‌خواستم به سامرّا بروم، نامه‌اى مى‌نوشتم و آنها را آگاه مى‌كردم. ولى اين بار با خود گفتم: اين زيارت را خالص انجام مى‌دهم و ديگر آن را با چيزى مخلوط نمى‌كنم. و به صاحب منزلم گفتم: به هيچ كس نگو كه من آمده‌ام.

يك شب كه از اقامتم گذشت، صاحب منزل با خوشحالى دو دينار آورد و


[1] بحار: 50/ 270، حديث 35.

[2] بحار: 50/ 270، حديث 36.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 346
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست