responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 34

- 7- و امام حسين- 7- در كنارش بودند، به حضور پيامبر- 6- آمد.

حضرت فرمود: «پسر عمويت را نيز صدا كن بيايد». على- 7- آمد.

پيامبر امام حسن- 7- را در زانوى راست و امام حسين- 7- را در زانوى چپ نشاند. على- 7- و فاطمه- سلام اللَّه عليها- يكى پشت سر و ديگرى در جلو نشستند.

رسول خدا- 6- فرمود: «بار الها! اينها اهل بيت من هستند، تمام پليديها را از آنها بزداى و آنان را پاكيزه و منزه گردان». و اين مطلب را سه بار تكرار كرد.

ام سلمه مى‌گويد: من در آستانه در بودم. گفتم: آيا من هم از آنها هستم؟

پيامبر فرمود: «تو نيز شخص نيكو كردار هستى».

در خانه، غير از آنها و جبرئيل، كس ديگرى نبود. آنگاه پيامبر، عباى خيبرى را روى آنها انداخت و پوشاند. خودش نيز با آنها بود.

سپس جبرئيل يك طبق انار و انگور آورد. اوّل پيامبر خورد و آنها تسبيح گفتند. سپس امام حسن و امام حسين- 8- خوردند، باز هم انار و انگور تسبيح گفتند. على- 7- نيز خورد و آن دو تسبيح گفتند. بعد يكى از اصحاب وارد شد و خواست از آنها بخورد. جبرئيل گفت: از اين ميوه‌ها فقط پيامبر و اولاد پيامبر و وصى او مى‌خورند نه كس ديگر[1].

شفاى ابو طالب با دعاى پيامبر 6

(1) 55- ابو طالب مريض شد. پيامبر به عيادتش رفت. ابو طالب گفت: اى پسر برادرم! از خدايى كه عبادتش مى‌كنى بخواه تا مرا عافيت دهد. حضرت فرمود:

«خدايا! عمويم را شفا ده» ابو طالب برخاست و نشست مثل اينكه از بند آزاد


[1] بحار: 17/ 359، حديث 15.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 34
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست