responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 32

مى‌نمايم‌[1].

(1) 46- پيامبر اكرم- 6- به عرب بيابانى گفت: «اگر بخواهم اين شاخه خرما را صدا مى‌كنم، مى‌آيد و به پيامبرى من گواهى مى‌دهد».

عرب گفت: «پس بخوان».

حضرت شاخه را صدا كرد. شاخه از درخت افتاد و در حالى كه مى‌خزيد خدمت پيامبر آمد. حضرت فرمود: «بر گرد به جايت». شاخه برگشت و گفت:

«گواهى مى‌دهم كه تو فرستاده خدا هستى»[2].

زنده شدن جوان انصارى با توسل به پيامبر 6

(2) 47- يكى از جوانان انصار مادر پير و كورى داشت. اين جوان مريض شد.

پيامبر- 6- به عيادتش رفت، و جوان مرد.

مادرش گفت: خدايا! من به اميد اينكه در هر مصيبتى يارى‌ام كنى به سوى تو و پيامبرت، هجرت نمودم، اين مصيبت را بر من تحميل نكن! انس مى‌گويد: پارچه را از صورتش برداشتيم زنده شد و با ما سخن گفت‌[3].

سلام سنگ و درخت، به پيامبر 6

(3) 48- پيامبر اكرم- 6- فرمود: سنگى كه در مكه به من سلام كرده است مى‌شناسم‌[4].

(4) 49- امير المؤمنين على- 7- مى فرمايد: در ركاب رسول خدا- 6- به بعضى از نواحى رفتيم، هيچ سنگ و درختى نماند مگر اينكه به پيامبر


[1] بحار: 17/ 376، حديث 39.

[2] بحار: 17/ 368، حديث 17.

[3] بحار: 18/ 9، حديث 13.

[4] بحار: 17/ 372، حديث 26.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست