نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 201
حضرت فرمود: به خدا قسم! كه من اين گونه كشته مىشوم و اگر به
عراق هم نروم مرا خواهند كشت. اگر مىخواهى، مقتل خود و يارانم را به تو نشان دهم.
سپس دستش را بر صورت ام
سلمه كشيد، خداوند به او بصيرت داد تا اينكه همه آنها را ديد. حضرت مقدارى از تربت
آنجا را برداشت، در شيشهاى ديگر گذاشته به او داد و فرمود: هر وقت اين دو شيشه،
خونى گرديد، بدان كه من كشته شدهام.
ام سلمه مىگويد وقتى
روز عاشورا فرا رسيد، بعد از ظهر به هر دو شيشه نگاه كردم و ديدم خونى شدهاند. ام
سلمه گريه و شيون نمود. در آن روز، هيچ سنگى را بلند نكردند مگر اينكه زيرش خون
تازه يافتند[1].
پيشگويى امام حسين (ع)
در باره شهادت يارانش
(1) 5- امام سجاد- 7- مىفرمايد: شب عاشورا امام حسين- 7- ايستاد و رو به يارانش
نمود و فرمود: اينها قصد كشتن مرا دارند نه شما را. اگر مرا بكشند با شما كارى
ندارند. پس شما آزاديد كه برويد و خودتان را نجات بدهيد؛ چون اگر بمانيد فردا همگى
كشته خواهيد شد.
اصحاب عرضه داشتند: ما
تو را تنها نمىگذاريم و زندگى بعد از تو ارزشى ندارد. حضرت فرمود: همه شما به
شهادت مىرسيد و يك نفر هم باقى نمىماند. و همان گونه شد كه امام فرموده بود[2].