نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 63
كسى را وصى قرار داد؟ گفتم: يوشع بن نون، فرمود: چرا؟ گفتم:
چون او اعلم مردم بود سپس فرمود: وصىّ و رازدار و بهترين كسى را كه پس از خود
مىگذارم، و كارهاى مرا انجام مىدهد و دينم را ادا مىكند؛ على بن ابى طالب 7 است.[1] كتاب اربعين
از انس بن مالك نقل كرده كه پيامبر خدا 6 فرمود: من و
على حجت خدا بر بندگان او هستيم.[2] كتاب مناقب
خوارزمى از مناقب ابن مردويه روايت كرده، كه پيامبر در صحن خانه و سرش در دامن
دحيه كلبى بود و على 7 وارد شد، هنگامى كه چشم دحيه به او افتاد، سلام
كرد، امام 7 فرمود: عليك السلام، حال رسول خدا 6 چگونه است؟
گفت: به خير است اى
برادر پيامبر 6، على 7 به او فرمود: خدا
از سوى اهل بيت : به تو پاداش خير دهد، دحيه به او عرض كرد: من تو را
دوست مىدارم و نزد من مدحى دارى كه به تو مىرسانم، (و آن چنين است) كه تو امير
المؤمنين 7 هستى و پرچم حمد در قيامت به دست تو است، و تو و شيعيانت را
به بهشت مىبرد، رستگار است كسى كه ولاى تو را دارد و زيانكار است كسى كه با تو
دشمنى ورزد، به من نزديك شو و سر فرزند عمويت را در دامن گير، زيرا تو به اين كار
سزاوارترى تا من، على 7 نيز سر پيامبر 6 را
در دامن خويش گذاشت، پيامبر 6 بيدار شد و پرسيد: اين
همهمه و سخن