خشنودى او خشنود و به خشم او خشمگين و او سرور زنان جهانيان است.

و نيز فرمود:

انّما سمّيت ابنتى فاطمة لانّ اللَّه عزّ و جلّ فطمها و فطم من احبّها من النّار.

: نامش از اين جهت فاطمه نهاده شده زيرا خداى بزرگ او و دوستانش را از آتش دور كرده است.

در حديث ديگر پيامبر گرامى ما 6 در باره دخت محبوب خويش فرمود:

در روز واپسين فريادگرى در زير پرده‌ها فرياد برمى‌آورد: اى حاضران، چشمهايتان را ببنديد و سرها را به زير اندازيد، زيرا فاطمه دخت محمد 6 اكنون مى‌خواهد، از (پل) صراط بگذرد.

9- ازدواج با حضرت فاطمه 3‌

ابن عباس گويد: گروهى از بزرگان و اشراف، از فاطمه 3 خواستگارى نمودند، اما كسى كه نزد پيامبر 6 مسأله را طرح مى‌كرد، رد مى‌شد و مى‌فرمود: در اين باره منتظر فرمان، از آسمان هستم، زيرا اين امر به خداى بزرگ مربوط مى‌گردد.

سعد بن معاذ انصارى به امام 7 عرض كرد: نزد پيامبر 6 از فاطمه خواستگارى كن، سوگند به خدا پيامبر 6 جز تو را براى اين امر در نظر ندارد، لذا حضرت خدمت پيامبر 6 رسيد تا مسأله را مطرح كند، پيامبر 6 فرمود: گويا كارى با من دارى؟ عرض كرد: اگر اجازه فرماييد؟

فرمود: بگو، عرض كرد: نزد خدا و پيامبرش 6 از فاطمه 3 خواستگارى مى‌كنم؟ فرمود: آفرين بر تو، سپس موافقت خود را اعلام داشت، هنگامى كه وارد خانه شد و فاطمه را خواست، به او فرمود: اى فاطمه 3 تو را به عقد