اى فرزند مهران، كسى كه از شما بد كند، روز قيامت نزد خدا از او شفاعت مى‌كنيم، و شفاعتتان پذيرفته شود، سوگند به خدا ده تن از شما وارد دوزخ نمى‌گردد، سوگند به خدا پنج تن از شما به دوزخ نمى‌رود، سوگند به خدا سه تن از شما به دوزخ نمى‌رود، و سوگند به خدا يك نفر از شما به دوزخ نمى‌رود! ولى براى گرفتن درجه‌هاى بهتر تلاش كنيد و دشمنانتان را با ورع غمگين و افسرده سازيد.

16- احتجاج امام على 7 بر خلافت خود در روز شورى‌

از «ابى ذر (ره)» روايت شده كه عمر بن خطاب، على 7، عثمان، طلحه، زبير، عبد الرّحمن عوف، و سعد بن ابى وقّاص را مأمور كرد كه در خانه‌اى دور هم جمع شوند و در ببندند و در باره آينده حكومت به بحث بنشينند، و سه روز به آنان مهلت داد، كه اگر پنج نفرشان بر يك نظر توافق كرد و يك نفرشان، مخالفت كرد، آن يك نفر كشته شود و اگر چهار نفر بر يك نظر توافق كردند و دو تن مخالفت كرد، آن دو تن كشته شوند.

چون همگى بر يك رأى توافق كردند، امام 7 به آنها فرمود: من دوست دارم مسايلى را مطرح كنم و از من بشنويد، اگر حق بود، آن را بپذيريد و اگر باطل بود، آن را رد كنيد؟ آنها نيز پذيرفتند كه امام 7 مسايل را طرح كند.

امام 7 فرمود: خدا را بر شما گواه مى‌گيرم يا فرمود: شما را به خدايى كه رازهايتان را مى‌داند و اگر راست بگوييد و يا دروغ، به حال شما آگاه است، از شما مى‌پرسم: آيا كسى در ميان شما هست كه پيش از من به خدا و پيامبرش 6 ايمان آورده باشد و پيش از من به دو قبله نماز بگذارد؟ گفتند:

نه، فرمود: آيا كسى جز من در ميان شما هست كه خدا در باره‌اش فرموده باشد: