هستند، و در جايى كه خوف كسالت و بيزارى از
عبادت وجود دارد- كه مقتضاى طبيعت آدمى است- ترك كردن آنرا جايز و روا قرار داد.
در اينجا خداوند استفاده از رخصت خويش را دوست دارد، و لذا ترك آن عبادت نيز
بالعرض وسيله جلب محبت او خواهد شد. بنابراين بنده در فعل و ترك خويش، خود را در
معرض محبت خداى متعال قرار مىدهد. و به راستى كه رستگارى بزرگ جز اين نيست، و
چنين امرى سزاست كه وجهه همت تلاشگران قرار گيرد.
[لزوم استفاده از رخصتهاى خداوند در جاى خود]
شاهد اين سخن اختلافى است كه ميان دو روايت وجود دارد كه يكى از امير
مؤمنان 7 و ديگرى از امام حسن 7 نقل شده است. از حضرت امير
7 نقل است كه هرگاه در معرض دو امر قرار مىگرفت كه هردو مورد رضايت
خداوند بود، آنرا كه بر او دشوارتر بود برمىگزيد. و از امام حسن 7
نقل است كه: آسانترين آنها را اختيار مىنمود. عمل امام حسن 7 از اين
باب است كه خداوند همانگونه كه دوست دارد به موارد الزامى عمل شود [واجبات انجام و
محرمات ترك شود]
[سرّ تفاوت ظاهرى منش امامان]
دوست دارد كه از مباحات نيز استفاده شود [و بنده خود را در فشار قرار
ندهد، گويا رخصت و اذن او هديهاى است براى بندهاش كه دوست دارد آنرا بپذيرد و
از آن بهرهمند گردد.] و نيز از باب اعتدال در عبادت، و ناشى از اين