نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 582
رسيديم ديديم فقط يك روز گذشته است.
حركت ما از نجف روز فلان بوده است، و بر حسب تاريخ و تقويم بازگشتمان
در فرداى آن روز بوده است.
دوّم آنكه: وقتى تنگى معيشت بقدرى بر من غلبه كرد؛ و شدّت واردات
حالى بطورى بود كه ابداً قدرت بر حركت و تنظيم امور منزل نداشتم. چيزى از ما يحتاج
در منزل نبود؛ و زوجه ما در آن روز فقط با آب گرم شده بر روى چراغ، أطفال را نويد
ميداد و سعى ميكرد تا ايشان را ساكت نگهدارد. و احساس ميكردم كه براى آنها اين
مسأله مشكل و دوامش غير قابل تحمّل است، تا حال من إفاقه حاصل نمود و به هوش و گوش
باز آمدم، و براى تهيّه غذائى به بيرون از خانه آمدم. و معلوم شد كه: اين مدّت، يك
ماه تمام بطول انجاميده است.
واقعه دوّم معلوم است كه طَىُّ الزّمان است، يعنى در هم پيچيدن و
متراكم شدن زمان كه يك ماه يا چند هفته را يك روز كرده است. و حقير تا به حال در
جائى نديدهام كه از كيفيّت و خصوصيّت آن بحثى شود، و خودم هم فكر نكردهام كه با
موازين قوانين طبيعيّه وفق ميدهد يا نه؟
و امّا واقعه اوّل بر عكس آن، بَسْطُ الزّمان است يعنى گستردن و وسعت
بخشيدن زمان كوتاه را كه يك روز را به چند هفته پهن و گسترش داده است. و درباره
اين مسأله نيز حقير فكرى ننمودهام، ولى مسلّماً با قوانين طبيعيّه تطبيق ندارد، و
بالاخره بايد آنرا از جهت سيطره تجرّد نفس بر زمان توجيه كرد. امّا يك حكايت
شنيدنى را درباره اين موضوع، سعيد الدّين فَرَغانى [1] در كتاب «مَشارِقُ
الدَّرارىّ» كه شرح «تائيّه ابن فارض» است در شرح يكى از أبيات وى
______________________________
[1] سعيد الدّين سعيد فَرَغانى كه وفاتش در سنه 700 هجرى قمرى است،
از أعاظم تلامذه شيخ صدر الدّين قونَوى متوفّى در سنه 673 مىباشد.
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 582