نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 452
پنجم آنكه: عبارت آن مرد رَجَبىّ در
مكاشفهاش، مشاهده روافض را به صورت كِلاب (سگ) است و محدّث نورى در نقل به صورت
خوك آوردهاند. و معلوم است كه خوك بدتر و زشتتر و قبيحتر است. زيرا سگ صفت
درندگى دارد و خوك صفت بى غيرتى و بى ناموسى و شهوتپرستى. و ترجمه كلاب را به خوك
در جائى نيافتهايم. [1]
مراد از روافض در مكاشفه منقوله از «مسامرات» خوارج هستند
اينك نوبت رسيده است به اصل مكاشفه آن مرد رَجَبىّ كه رافضيان را به
صورت كلاب مىديده است. آن مكاشفه مكاشفه صحيح است نه غلط. امّا مراد از روافِض،
خوارج مىباشند نه طائفه اماميّه. و معلوم است كه خوارج داراى صفت سَبُعيّت و
درندگى همچون سگ هستند؛ و در مكاشفه معنوى به صورت واقعى خودشان براى آن مرد ظهور
پيدا نمودهاند.
دليل ما براى اينكه مراد از روافض در اين عبارت خوارج است سه چيز
مىباشد:
اوّل: در بسيارى از عبارات اهل عامّه ديده مىشود كه روافض را در
خصوص خوارج بكار بردهاند، نه درباره شيعه. و اين حقيقت براى افرادى كه به كتب
تاريخ و سِيَر آنها اطّلاع و ممارست داشته باشند مشهود است.
دوّم آنكه: محيى الدّين اهل مغرب بوده است. ميلادش در إشْبيليه و
أندلس يعنى اسپانيا بوده است. و در آنجا جمعى از خوارج بلكه كثيرى از آنها در
الجزائر و مراكش بسر ميبردند بواسطه مسافرت و اقامت و دعوت عَكْرَمَه كه
______________________________
[1] در «فتوحات» ج 2، ص 8 آمده است كه: آن مرد رجبى، روافض را
بصورت خنزير مىديده است. و بين اين كلام و كلامى كه ما از «محاضرات» حكايت نموديم
اختلاف است، و محطّ اشكال ما بر حاجى نورى رحمة الله عليه عبارت منقوله او از
«محاضرات» است و وى عبارتى را از «فتوحات» نقل نكرده است. و در عبارت «فتوحات» كه
تعبير به خنازير شده است اين إشكال وارد نمىباشد، و امّا بنا بر نقل او از
«مسامرات» با وجوديكه وى خرّيت فنّ حديث و نقل و تاريخ است هر پنج اشكال وارد است.
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 452