نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 428
ذات است؛ غاية الامر از راه اسماء و صفات. و
ما در وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضَ [1] اشاره به همان ذات مىكنيم گرچه براى ما
معلوم نباشد.- انتهى فرمايش حضرت قاضى.
بدين مناسبت شيخيّه و حشويّه كه رئيسشان شيخ أحمد أحسائى است، در قطب
مخالف عرفا قرار دارند؛ و لهذا اينهمه با عرفا دشمنى مىكنند و سرسختى مىنمايند.
چرا كه صد در صد با يكديگر در مَمْشى مختلف هستند.
شيخ أحمد أحسائى بدون استاد رياضت كشيد، و در وادى خطير گرفتار آمد
در اينجا تذكّر اين نكته ضرورى است كه سالكان راه خدا حتماً بايد در
تحت تربيت استاد كامل كه داراى مقام توحيد و عرفان إلهى بوده و پس از فناء فى الله
به بقاء بالله رسيده و أسفار اربعهاش خاتمه يافته باشد طىّ طريق كنند، و گرنه به
همان دردى مبتلا مىشوند كه شيخ أحمد أحسائى مبتلا شد. فائده استاد، عبور دادن از
مراحل و منازل خطرناك است كه در اين وادى، عبارت از أبالسه، و طغيان نفس أمّاره، و
بالاخره استقلال وجودى و ذاتى خود، و أسماء و صفات را مستقلّا ملاحظه نمودن
ميباشد.
سالك طريق پس از عبور از مراحل مثالى و ملكوت أسفل و تحقّق به معانى
كلّيّه عقليّه، أسماء و صفات كلّيّه ذات حقّ تعالى براى وى تجلّى مىنمايد. يعنى
علم محيط، و قدرت محيط، و حيات محيط بر عوالم را بالعيان مشاهده مىنمايد، كه در
حقيقت همان وجود باطنى و حقيقى ائمّه عليهم السّلام ميباشند. و حتماً براى كمال و
وصول به منبع الحقائق و ذات حضرت أحديّت، بايد از اين مرحله عبور كند و إلّا إلى
الأبد در همينجا خواهد ماند؛ و عبور از آن بدون فداى حقيقت هستى و جهاد أكبر با
تمام مراتب آن امكان ندارد، زيرا تا هنگاميكه شائبه هستى و لو به مقدار ذرّهاى
باقى باشد