«و با وجود آنكه من از شيخ أحمد أحسائى آن تحسينها و تحميدها را
براى تو كردم، مبادا از خاطرت برود كه: منزله و نسبت اين شيخ با پيروان گمراه و
گمراه كنندهاش، همان منزله و نسبت سه مرد كافرى است كه پس از آنكه خداوند
پيغمبرشان مسيح عيسى بن مريم 7 را عروج داد، آنان ادّعاى نصرانيّت
كردند، و شريعت مسيح را با بدعتهاى سه گانهاى كه از خود گذاردند به فساد و تباهى
كشيدند.
چگونه اينطور نباشد با وجوديكه بواسطه همين گروه پيروان أحسائى،
سوگند به خدا كه در اين زمانهاى أخيره، امان از روى زمين برداشته شد، و با قوّت
آنان اركان ايمان و شريعت سست گرديد، تا جائيكه خِذلان الهى و ضعف سلسله علماء،
آنها را به ادّعاى بابيّت و نيابت خاصّه از مولانا الحجّة صاحب العصر و الزّمان
7 كشانيد؛ و در ميانشان كسى ظهور كرد كه با كلمات غلط و اشتباهى كه
آورده بود إظهار تحدّى و معجزه كرد در برابر أهل
______________________________
[1] «روضاتُ الجنّات» طبع سنگى، ج 1، ص 284 تا ص 286؛ و طبع حروفى
بيروت، ج 3، در تحت رقم 302، ص 337 تا ص 343
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 405