responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 290

كيفيّت آن چنانست كه در كتاب «نجم الثّاقب» مرقوم است؛ و شيخ أبو جعفر محمّد ابن جَرير طَبَرسىّ (طَبَرىّ) در «دلائل» خود گفته كه: أحمد بن إسحق أشعرىّ شيخ صدوق، وكيل أبو محمّد 7 بود، پس چون أبو محمّد 7 به كرامت خداى تعالى رسيد، مقيم بود بر وكالت خود از جانب مولاى ما صاحب الزّمان 7، و مى‌رسيد به او توقيعات آن جناب؛ و حمل مى‌شد به سوى او اموال از جميع نواحى كه در آنجا بود مال مولاى ما، پس آنها را تسليم ميگرفت. تا آنكه رخصت خواست كه به قم برود، پس اذن رسيد كه برود. و ذكر فرمود كه او به قم نميرسد؛ و اينكه او مريض ميشود و وفات ميكند در راه. پس مريض شد در حُلْوان و مرد و در آنجا دفن شد. و اقامه فرمود مولاى ما بعد از فوت أحمد بن إسحق أشعرى مدّتى در سُرَّ مَنْ رَءَاهُ، آنگاه غائب شد- إلخ.

و شيخ مرحوم ثقة الإسلام نورى طاب ثراه در همان كتاب بعد از اين فقره ميفرمايد: أحمد بن إسحق أشعرى از بزرگان اصحاب ائمّه عليهم السّلام و صاحب مراتب عاليه در نزد ايشان، و از وكلاى معروفين بود. و كيفيّت وفات او به نحو ديگر نيز ذكر شده كه در حيات عسكرى 7 بود و حضرت، كافور: خادم خود را با كفن براى او فرستاد در حلوان، و غسل و كفن او به دست كافور يا مانند او شد، بى اطّلاع كسانى كه با او بودند. چنانچه در خبر طولانى سعد بن عبد الله قمّى است كه با او بود در آن سفرِ وفات. وليكن نجاشىّ از بعضى نقل كرده تضعيف آن خبر را.

و حلوان همين زهاب معروف است كه در راه كرمانشاهان است به بغداد. و قبر آن معظّم در نزديكى رودخانه آن قريه است معروف به سَرْپُل به فاصله هزار قدم تقريباً از طرف جنوب. و بر آن قبر بناى محقّرى است خرابى است، و از بى همّتى و بى معرفتى اهل ثروت آن اهالى بلكه اهل كرمانشاهان و متردّدين،

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 290
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست