نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 234
أبى جعفرٍ الثّانى 7، ص 322 و
323 آورديم.
و در «كافى» اين روايت را از علىّ بن ابراهيم از پدرش و علىّ بن
محمّد القاسانى جميعاً از زكريّا بن يحيى الصّيرفىّ روايت ميكند.
پس در اينصورت آيا امامى كه براى معرّفى فرزند خود به برادران و
أعمامش كه نزديكترين افراد به او هستند مجبور به گريه مىشود و دلش مىشكند، و به
قول قيافه شناسان كه خود بدان راضى نيست، و اين عمل را رسول خدا منع فرموده است تن
در ميدهد، آيا غريب نيست!؟
يكى ديگر از جهات غربت حضرت، مخفى ماندن حقائق توحيدى در روايات
منقوله از آنحضرت است
و يكى ديگر از جهات غربت امام رضا 7 آنستكه: مطالبى بس
نفيس و عالى در باب معرفت و توحيد ذات مقدّس تعالى بيان فرموده است كه در «عيون
أخبار الرّضا» و سائر كتب مسطور است، و روى اين روايات بايد بحث ها و دقّتها شود
و در حوزههاى علميّه، مدارسى براى تحليل و تجزيه و تفهيم اين معانى بوجود آيد؛
ولى مع الاسف هيچ بحثى نشده، و حقائق اين معانى در بوته خفاء مانده، و مستور از
أفهام طلّاب است. و اين غربت از همه مراتب غربتِ گذشته شديدتر است. صلوات الله
عليه.
خبر يزيد بن سَليط از امام صادق و موسى بن جعفر در شأن امام رضا
عليهم السّلام
مسأله ثانيه: علّت اشتهار حضرت به
«غَوْثُ هَذِهِ الْامّةِ وَ غِياثُها»
در «عيون أخبار الرّضا» فى بابِ النّصّ علَى إمامتِه آورده است: