مستغرق شدم چنانكه طاقت شنيدن ذكر نماند. پس
شيخ فرمود كه:
كسى در حضور و نزديكى سيد ذكر بلند نگويد كه خوف انذهاب روح است. و
مدت سه ماه مرا در زنجير داشتند و طعام به آرام دادند تا وجودم آرام گرفت. و با
اين همه تربيت، در وقت سماع در صحن خانقاه بسر رقص مىكردم. و در هفته دو بار سماع
مىبود و شش سال در خلوتخانه بودم كه هرگز بر زبان سخن دنيا نرفت و در دل ياد آن
نيامد و چون از وظيفه صباح فراغت حاصل آمدى بيل زدن فرمودندى در غير ايام اربعين.
(چله صوفيانه)[1] مرگ شيخ
محمود مزدقانى را به اختلاف به سال 761 و 766 هجرى در همدان ثبت كردهاند.[2]
[1] - روضات الجنان و جنات الجنان تأليف حافظ حسين
كربلائى تبريزى به تصحيح جعفر سلطان القرائى جلد دوم صفحه 275.
[2] - روضات الجنان و جنات الجنان جلد دوم صفحه 282.