نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 376
اعتماد و توكل بر حق
در روزگار عيسى بن مريم 7، زنى بود صالحه و عابده، چون وقت
نماز فرا مىرسيد، هر كارى كه داشت رها و به نماز و طاعت مشغول مىشد.
روزى هنگام پختن نان، مؤذن بانگ اذان داد، او نان پختن را رها كرد و
به نماز مشغول شد؛ چون به نماز ايستاد، شيطان در وى وسوسه كرد «تا تو از نماز فارغ
شوى نانها همه سوخته مىشود» زن به دل جواب داد: اگر همه نانها بسوزد بهتر است
كه روز قيامت تنم به آتش دوزخ بسوزد.
ديگر بار شيطان وسوسه كرد: پسرت در تنور افتاد و سوخته شد، زن در دل
جواب داد: اگر خداى تعالى قضا كرده است كه من نماز كنم و پسرم به آتش دنيا بسوزد
من به قضاى خداى تعالى راضى هستم و از نماز فارغ نمىشوم كه الله تعالى فرزند را
از آتش نگاه دارد.
شوهر زن از در خانه درآمد، زن را ديد كه به نماز ايستاده است. در
تنور ديد همه نانها به جاى خويش ناسوخته و فرزند را ديد در آتش بازى همى كرد و يك
تار موى وى به زيان نيامده بود و آتش بر وى بوستان گشته، به قدرت خداى عزوجل.
چون زن از نماز فارغ گشت، شوهر دست وى بگرفت و نزديك تنور آورد و در
تنور نگريست، فرزند را ديد به سلامت و نان به سلامت هيچ بريان ناشده، عجب ماند و
شكر بارى تعالى كرد و زن سجده شكر كرد خداى را عزوجل، شوهر فرزند را برداشت و به
نزديك عيسى 7 برد و حال قصه با وى نگفت. عيسى گفت: برو از اين زن بپرس
تاچه معاملت كرده است و چه سر دارد از خداى؟ چه اگر اين كرامت آن مردان بودى او را
وحى آمدى و جبرئيل وحى آوردى او را.
شوهر پيش زن آمد و از معاملت وى پرسيد، اين زن جواب داد و گفت: كار
نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 376