responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 362

عشق تو شد عقل من و هوش من‌

گشته همه خلق فراموش من‌

مهر تو اى شاهد زيباى جان‌

آمده در پيكر من جاى جان‌

وادى سيناى تو شد سينه‌ام‌

پرتو عكس تو شد آيينه‌ام‌

ايستادگى اصحاب اخدود تا پاى جان‌

خداى متعال در قرآن مجيد، از «اصحاب اخدود» ياد كرده است. از نظر قرآن كريم اينان جرمى جز ايمان به خدا نداشتند.

داستان آنان بنا به نقل تفاسير چنين است:

مردى وارد شهر «صنعا» پايتخت يمن شد و به سوى كاخ حكومتى «ذونواس» حركت كرد، دربان كاخ از ورودش جلوگيرى نمود و گفت: در اين گرماى سوزان به چه علت به درب اين خانه آمده‌اى؟ گفت: خطر بزرگى پيش آمده است بايد ذونواس را از اين خطر آگاه كنم.

دربان گفت: پادشاه الآن از پذيرفتن تو معذور است، فعلا قتلى را پشت‌سر گذاشته و از اضطراب شهر «صنعا» كاسته و مسئله يهوديت را به مانند زمان تبع رسانده و اكنون آماده است، تا در جنگى كه در شرق و غرب روى مى‌دهد شركت كند، او قصد دارد يهوديت را دين عمومى نموده و حكم تورات را در زمين حاكم كند.

در هر صورت پادشاه نزديك غروب آماده ملاقات است، مسافر گفت: خبر من با برنامه شاه فاصله زيادى ندارد و مربوط به همين دين است. دربان گفت: لحظه‌اى صبر كن تا شاه وارد باغ شود. پس از آن كه ذونواس بيرون آمد دربان به او گفت:

مردى از «نجران» واقع در كشور حجاز براى ملاقات با شما آمده است و مى‌خواهد خبر از دين جديدى بدهد كه خطر بزرگى براى يهوديت است.

نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست