نام کتاب : عبرتآموز نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 258
و السلام علي يوم ولدت و يوم أموت و يوم
أبعث حيا»[1].
عيسى در گهواره گفت: همانا من بنده خدايم، به من كتاب آسمانى عنايت
شده و به شرف نبوت آراستهام و هر كجا باشم براى جهانيان مايه بركت و رحمتم. من تا
زندهام دستور دارم نماز را به پاى دارم و زكات مال بپردازم. من مأمورم به مادر
نيكى كنم و از شقاوت دورم. سلام حق بر من روزى كه به دنيا آمدم و روزى كه مىميرم
و روزى كه در قيامت مبعوث مىشوم.
[حرف غين]
غلام اهل توحيد
امام صادق 7 فرمان داد غلامى را به خاطر خلافى كه كرده بود
تازيانه بزنند.
غلام گفت: اى پسر رسول خدا! كسى را مىزنى كه شفيعى غير از تو ندارد،
پس كرم و احسانت كجاست؟ حضرت فرمود: او را رها كنيد. غلام گفت: تو مرا رها نكردى،
كسى رها كرد كه اين سخن را در دهان من گذاشت. حضرت فرمود:
سوگند به پروردگار كعبه اين غلام اهل توحيد است با خدا غير خدا را
نديد!
آرى، معامله او با اهل توحيد جز با فضل و احسان نيست و نبوده و
نخواهد بود. كسى كه به يگانگىاش شهادت دهد و تا اندازهاى به خواستههاى حضرتش
جامه عمل بپوشاند مورد لطف بىكران و رحمت بىنهايت قرار خواهد گرفت.
غلام عبدالله مبارك
عطار نيشابورى مىگويد: عبدالله مبارك غلامى داشت كه با او قرارداد
بسته بود اگر قيمت خود را با كار كردن به من بپردازى من تو را آزاد خواهم كرد.
روزى شخصى به عبدالله گفت: غلام تو شبانه نبش قبر مىكند و كفن اموات
را از بدن اموات بيرون مىآورد و به فروش مىرساند و از فروش كفن درهم و دينار به