نام کتاب : عبرتآموز نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 140
آنگاه پرده كعبه را گرفت و اشعارى به اين
مضمون زمزمه كرد:
«اى خداى مهربان، به حق جد امام ششم، به حق قرآن، به حق على، به حق
حسن و حسين، به حق زهرا، به حق امامان، به حق مهدى، از خطاهاى بنده گنهكارت بگذر!»
شنيد هاتفى مىگويد: اى پيرمرد! گرچه گناهت عظيم بود ولى همه آن را
به حرمت آنان كه مرا به آنها سوگند دادى بخشيدم، اگر عفو گناه تمام اهل زمين را از
من درخواست مىكردى مىبخشيدم، مگر پى كننده ناقه صالح و قاتلان انبيا و ائمه[1].
[حرف ثاء]
ثروت خداداده و دانش فراوان
فقيه و اصولى بزرگ، چهره معروف علم و دانش و عبادت و عمل، حجة
الاسلام شفتى مشهور به سيد، در ابتداى تحصيل در نجف اشرف به سر مىبرد، از نظر فقر
و تهيدستى و ندارى و تنگدستى به او بسيار سخت مىگذشت. اكثر براى يك وعده غذا مشكل
داشت، ماندن در نجف براى او طاقتفرسا شد، با رنج فراوان براى ادامه تحصيل، خود را
به حوزه اصفهان كه در آن روزگار از حوزههاى پررونق و علمى شيعه بود رساند، آنجا
هم به مانند نجف به سختى زندگى و تنگى معيشت دچار بود.
روزى مقدار كمى پول از محلى براى او رسيد، به بازار رفت كه براى خود
و اهل بيتش غذا تهيه كند، با خود فكر كرد كه با آن پول به اندازه سد جوع خود و اهل
بيتش غذاى ارزانى تهيه نمايد.
از مرد قصابى يكدست جگر خريد و به جانب خانه روان شد، در حالى كه از
خريد خود خوشحال بود.
[1] - بحار الأنوار: 91/ 28، باب 28، حديث 14؛ مستدرك
الوسائل: 5/ 230، باب 35، حديث 5762.
نام کتاب : عبرتآموز نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 140