responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 113

مولايش مى‌ترسيد. خدمتكار وارد خانه شد، بشر در حالى كه كنار سفره شراب بود از علت دير برگشتن او پرسيد، خدمتكار گفت: شخصى را در كوچه ديدم، از من بدينگونه سؤال كرد و من بدين صورت پاسخ گفتم. كلام موسى بن جعفر 7 آنچنان در قلب بشر اثر كرد كه ترسان و هراسان با پاى برهنه از منزل بيرون آمد و خود را خدمت حضرت رسانده به دست مبارك امام توبه كرد، آنگاه با چشم گريان به خانه برگشت و براى هميشه سفره گناه را جمع كرد و عاقبت در زمره زاهدان و عارفان قرار گرفت‌[1].

توبه جوان اسير

شيخ صدوق از حضرت صادق 7 روايت مى‌كند: تعدادى اسير به محضر مبارك رسول خدا 6 آوردند، به كشتن همه آنان فرمان داد مگر به يك نفر از آنان.

مرد اسير گفت: چرا از ميان همه اسيران حكم رهايى مرا دادى؟ فرمودند:

جبرييل از جانب خدا به من خبر داد در وجود تو پنج خصلت است كه خدا و رسول آن پنج خصلت را دوست دارند: غيرت شديد بر خانواده‌ات، سخاوت، حسن خلق، راستى در گفتار، شجاعت. آن مرد پس از شنيدن اين برنامه مسلمان شد و اسلامش نيكو گشت، سپس در جنگى همراه رسول خدا شركت كرد و پس از مبارزه‌اى شديد شهيد شد[2].


[1] - روضات الجنات: 2/ 130.

[2] - امالى صدوق: 271، المجلس السادس و الأربعون، حديث 7؛ بحار الأنوار: 68/ 384، باب 92، حديث 25.

نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 113
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست