نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 752
وظيفهاى جز رساندن پيام نيست.
______________________________
(589)-
يا
ناظرا فيه سل بالله مرحمة ....
وزن شماره 29.
ناظرا: مناداى شبه مضاف است زيرا «فيه» متعلق به آن ميشود و بدينجهت،
منادى منصوب و با تنوين آمده.
سل: فعل امر است از سأل، يسأل.
بها: در مصراع سوم، متعلق است به «تريد» و برحسب سياق عربى ميبايست
«لها» گذاشته شود اما ممكن است ضمير «ها» را راجع به مرحمت بدانيم.
ترجمه اين قطعه عربى كه ظاهرا از خود شيخ نيست چنين است: «اى
نظركننده در كتاب، از خداى يكتا براى تصنيفكننده آن رحمت بخواه و براى صاحب كتاب
(سعد بن زنگى) درخواست آمرزش كن و براى خود هرخيرى كه قصد آن دارى و در مغز خود
ميپرورى از خداوند بخواه و پس از آن براى نويسنده كتاب مغفرت بخواه.
در بعضى نسخهها اين قطعه عربى هم مندرج است:
لو
انّ لى يوم التّلاق مكانة
عند
الرّؤف لقلت يا مولانا
انا
المسئ و انت مولى محسن
هاقد
اسأت و اطلب الإحسانا
وزن شماره 29.
تلاق: مخفف تلاقى است و «يَوْمَ التَّلاقِ» مقتبس از قرآن مجيد (آيه 15 سوره غافر) بمعنى روز ملاقات با خدا
يعنى روز قيامت است.
هاء: در مصراع سوم حرف تنبيه است.
مسى: اسم فاعل است از اسائة.
اسأت: صيغه متكلم وحده فعل ماضى از باب افعال است يعنى بدى كردم.
ترجمه قطعه چنين است: اگر مرا در نزد خداوند مهربان در روز قيامت محل
و جايى باشد او را خطاب ميكنم و ميگويم: اى مولاى ما، من تبهكار و گنهكارم و تو
سرور بخشنده و صاحب احسانى. اينك من بدى كردهام ولى به احسان تو اميدوارم و از تو
بخشايش ميخواهم.
پايان تعليق بر باب هشتم پايان شرح گلستان- و الحمد لله رب العالمين
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 752