responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 393

متكلم مع الغير (ما را).

______________________________ (388)- تعنّت: مصدر باب تفعل، بمعنى آزار كردن و آزار رسانيدن و به مشقت افكندن.

(389)-

شنيدم گوسفندى را بزرگى ...

مثنوى بر وزن شماره 7

(390)- گوسفند يا گوسپند: در پهلوى مركب است از «گو» مخفف گاو بمعنى جانور اهلى و «سپنتا» مقدس و پاك. بنابراين اصل لفظ بر هرجانور اهلى پاك اطلاق ميشده و جانورى كه ما امروز گوسفند ميناميم، ميش است.

(391)- كارد: اوستاter ?aK و در پهلوى‌traK . آلت برنده‌اى از آهن و فولاد كه داراى دسته و تيغه است.

حكايت «32» يكى از پادشاهان عابدى را پرسيد ...

(392)- مناجات: مصدر باب مفاعله، راز گفتن با خدا.

(393)- اخراجات: خرجهاى زندگانى.

مراد درويش از اين سخن آن است كه وسايل زندگانى براى او فراهم نيست و بايد روز در راه تحصيل آن كوشش كند.

(394)-

اى گرفتار پاى‌بند عيال ...

مثنوى بر وزن شماره 1

(395)- گرفتار: صفت فاعلى است از گرفتن بمعنى متعهد بودن و «ار» نشانه مبالغه است.

(396)- پاى‌بند عيال: كنايه از وضع كسى است كه افراد واجب النفقه بند پاى او شده‌اند و او را از سفر و سياحت بازداشته‌اند.

(397)- قوت: غذاى روزمره آدمى. جمع آن اقوات.

(398)- سير در ملكوت: گردش در جهان معنوى و مشاهده مقامات الهى، در آيه قرآنى آمده است: لَهُ الْمُلْكُ\* و الملكوت مفسران ميگويند: ملك، جهان مادى است و ملكوت، جهان معنوى و هردو ويژه خداى يگانه است. آخرين آيه از سوره يس:

بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ\* اشاره به آن دارد كه هريك از موجودات داراى جنبه مادى و جنبه معنوى است.

(399)- اتفاق ميسازم: تصميم ميگيرم.

(400)- عقد: بمعنى گره زدن است. عقد نماز بستن عبارت است از نيت كردن و آماده بودن براى گزاردن نماز.

(401)- چه خورد بامداد فرزندم: از اين مصراع، جمله كوتاهى حذف شده است:

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 393
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست