responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 367

از كريمه قرآنى: أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ‌

______________________________ (176)- خرامان: صفت فاعلى از خراميدن بكسر اول بمعنى راه رفتن با تكبر و ناز.

خرام، در معانى زن جميل و نويد و شادمانى و ميهمانى و مژده مهمانى نيز آمده و ريشه آن در هندى باستان‌itam ?arK است.

(177)-

نه بر اشترى سوارم نه چو خر بزير بارم ...

قطعه بر وزن شماره 15 با قافيه مردف موصول.

(178)- غم موجود و پريشانى معدوم ندارم: يعنى چيزى ندارم تا در انديشه آن باشم و از نداشتن هم پريشان خاطر نيستم. در بعضى نسخه‌ها چنين ضبط شده است:

نه به اشتر بر، سوارم نه چو اشتر زير بارم. و در مصراع آخر بجاى «بسرآرم»، «ميگذارم» ضبط شده.

بيت دوم سنگين‌تر از بيت اول است و اينقدر مسامحه در وزن عروضى گاهى روا است.

(179)- نخله بنى محمود: منزلى است نزديك مكه. در بعضى نسخه‌ها، نخله محمود ضبط شده است.

(180)-

شخصى همه شب بر سر بيمار گريست ...

بيت بر وزن شماره 5 با قافيه مردف به ردف مركب.

(181)- بيمار: از ريشه پهلوى‌r ?am ?eV مركب از دو جزء كه جزء دوم آن‌ar ?am بمعنى پژمردن است.

نظير اين بيت ابياتى از ديوان منسوب به حضرت على (ع) است:

فكم من صحيح مات من غير علّة

و كم من مريض عاش دهرا على دهر

و كم من فتى يمسى و يصبح آمنا

و قد نسجت اكفانه و هو لا يدرى‌

ترجمه: چه‌بسا تندرستى كه بدون داشتن بيمارى مرد و چه بسيار بيمارى كه روزگاران دراز زنده بسر برد. بسا جوانى كه با ايمنى خاطر، صبح و شام بر او ميگذرد در حاليكه كفنش بافته شده و او خود نميداند.

(182)-

اى بسا اسب تيزرو كه بماند ...:

قطعه بر وزن شماره 1 با قافيه مقيد.

(183)- بسا: «الف» در «بسا»، الف تعجب است.

(184)- بس كه در خاك ... مفاد اين بيت چنين است: بسا اتفاق افتاده است كه زخم خورده نمرده و تندرست دچار مرگ شده است و او را به خاك سپرده‌اند.

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 367
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست