responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 287

حكايت «24» گويند ملك زوزن را خواجه‌اى بود كريم النفس ...

______________________________ (604)- زوزن: با واو مجهول بر وزن سوزن، نام ناحيه‌اى از نيشابور بوده.

بنابراين ملك زوزن بايد به اضافه خوانده شود و گويا، قوام الدين كه از امراى خوارزمشاهيان است مراد باشد.

(605)- كريم النفس: دارنده روح بزرگ. صفت مركب عربى است و ميان دو جزء آن اضافه لفظى برقرار است.

(606)- نيكمحضر: خوش برخورد. صفت مركب از نيك كه فارسى است و محضر، اسم مكان يا مصدر ميمى عربى به معنى محل حضور يا حضور.

(607)- مواجهه: مصدر باب مفاعله بمعنى روبرو شدن.

(608)- مصادره: ضبط مال. در قديم هرگاه پادشاه را بر يكى از وزيران يا اميران خشم ميگرفت غالبا امر به ضبط اموال او ميداد و در زمان منصور، خليفه عباسى، ديوان مخصوص املاك مصادره شده بنام ديوان الضياع تأسيس شد.

(609)- مرتهن: بمعنى گروگيرنده. اسم مفعول از باب افتعال و در اينجا به معنى مرهون و در گرو است. در حقيقت مخفف «مرتهن به» است‌

(610)- توكيل: توكيل در عربى بمعنى وكيل ساختن است و اسم از آن، وكالت بكسر واو و بفتح واو آمده. اما، در زبان فارسى، توكيل بمعنى زندانى كردن هم بكار رفته زيرا بر زندانيان كسى را ميگماشتند كه مراقب احوال آنان باشد و اين چنين كسى را موكل ميناميدند.

بنابراين، توكيل بمعنى موكل گماشتن است. در بعضى نسخه‌ها «تنكيل» ضبط شده بمعنى شكنجه دادن و اسم از آن، نكال بفتح نون است.

(611)-

صلح با دشمن اگر خواهى هرگه كه ترا ...

قطعه بر وزن شماره 15 با قافيه مردف مردّف.

(612)- تحسين: مصدر باب تفعيل. در زبان عربى بمعنى آراستن و نيك و زيبا ساختن است و در فارسى، بمعنى آفرين گفتن و ستودن بكار ميرود.

(613)- موذى: آزاردهنده. اسم فاعل عربى در اصل مؤذى بوده و از باب تخفيف همزه آن به واو تبديل شده و اينگونه تخفيف در زبان فارسى معمول است و تنها در لفظ مؤمن تخفيف بعمل نيامده است مصدر موذى، ايذاء است.

(614)-

سخنش تلخ نخواهى دهنش شيرين كن:

اين مصراع، جمله شرطيه است با حذف ادات شرط.

\* قاعده راجع به حذف ادات شرط: در مورد حذف ادات شرط بهتر آن است‌

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 287
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست