responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 284

______________________________ (576)- بماند بر او لعنت پايدار: در بعضى نسخ ضبط شده است: «بماند بر او لعنت كردگار» بنابراين ضبط، مصراع آخر، درج معنى آيه قرآنى است: أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ‌

\* قاعده راجع به صفت مبالغه: براى مبالغه سه ادات بكار ميرود: «ار» مانند:

پرستار. «گار» مانند: ستمگار. «گر» مانند: ستمگر. بنابراين «گار» نبايد با «كار» كه اسم معنى است و در تركيبات وارد ميشود مشتبه گردد.

حكايت «21» مردم‌آزارى را حكايت كنند ...

(577)- تاريخ: در اصل، تاريخ، مصدر باب تفعيل است بمعنى معين كردن وقت واقعه‌اى و مجازا بمعنى زمان واقعه نيز هست و وقايع مرتب برحسب زمان را هم تاريخ گويند. بعضى پنداشته‌اند كه «ماهروز» كه لفظ فارسى است بصورت «مورّخ» درآمده است و از آن، لفظ تاريخ را مشتق ساخته‌اند.

(578)-

از جاهت انديشه ميكردم:

يعنى از مقام و منصب تو هراس داشتم. جاه با چاه، جناس خط دارد.

(579)-

ناسزايى را كه باشد بخت يار ...

مثنوى بر وزن شماره 17.

ناسزا: لفظ مركب از «نا» ادات نفى و «سزا». ناسزا، بمعنى فاقد اهليت و نالايق. معمولا ناسزا بمعنى دشنام هم آمده و در آنصورت بجاى سخن ناسزا استعمال شده است.

(580)- بخت: لفظ فارسى است كه در عربى هم بكار ميبرند و «يار» بمعنى مددكار است.

ممكن است «بختيار» صفت مركب و مفعول اسنادى باشد. در صورت اول، «بخت» مفعول اول و «يار» مفعول اسنادى تواند بود.

تركيب اصلى جمله چنين است كه هرگاه بخت را يار نالايقى بينى يا او را بختيار بيابى چون عاقلان در اين حالت روش تسليم اختيار ميكنند تو هم اگر عاقلى در دوران بختيارى او، تسليم شو.

(581)- كم‌گيرى ستيز: يعنى به ستيز و جنگ شروع نكنى. ممكن است كم در اينجا كلمه نفى باشد.

(582)- پولاد يا فولاد: در اينجا بجاى صفت نسبى در معنى پولادين بكار رفته است.

(583)- باش: در اينجا بمعنى «منتظر باش» استعمال شده و در اين ابيات نامهاى بعضى از اعضاى بدن جمع آمده و صفت مراعاة النظير، پيدا شده است.

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 284
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست