responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 262

\* قاعده راجع به نفى صفات مركب: براى منفى كردن صفات مركب از اسم و صفت فاعلى بهتر آن است كه كلمه «نا» بر صفت فاعلى افزوده شود ماننده حق‌ناشناس. ولى آوردن حرف نفى در اول هم روا است. مثال: ناحق‌شناس. اگر جزء دوم، صفت مفعولى باشد قطعا بايد كلمه نفى بر صفت داخل شود. مثال: سفرناكرده، جنگ نيازموده.

______________________________ (365)- قديم: بمعنى پيشين، خود صفت است و افزودن ياء نسبت به آن ضرورت ندارد. صميم هم، چنين است. پس بايد گفت ياران قديم و دوستان صميم.

(366)- درنوردد: مضارع التزامى از درنورديدن. درنورديدن بساط، بمعنى جمع كردن بساط و درهم پيچيدن آن است و در اينجا مجازا درنورديدن نسبت به حقوق استعمال شده.

(367)- ار به كرم معذور دارى شايد كه اسبم در اين واقعه بى‌جو بود و نمدزين به گرو: يعنى اگر عذر مرا با بزرگوارى بشنوى شايسته و سزاوار است زيرا در اين جنگ، اسبم بى‌جو و نمدزين (تشكى از نمد كه بر زين ميگسترند) در گرو بود.

(368)-

زر بده مرد سپاهى را تا سر بدهد ...

بيت بر وزن شماره 15 با قافيه مطلق.

ميان زر و سر، قرابت لفظى است.

(369)- اذا شبع الكمىّ يصول بطشا ....

وزن شماره 32.

ترجمه: هرگاه مرد سلحپوش، سير باشد با رغبتى تمام در جنگ حمله ميكند. اما سپاهى كه شكمش خالى و گرسنه بود بجانب گريز حمله مى‌آورد.

در اين بيت، «كمّى» فاعل است براى فعل «شبع» و «بطشا» مفعول مطلق است براى فعل «يصول» و «خاوى البطر» مضاف و مضاف اليه و مبتدا است و جمله «يبطش بالفرار» خبر آن است.

شبع: مصدر شبع ميشود شبع با دو فتحه بمعنى سيرى و اشباع بمعنى سير كردن است.

عبارت «فصلى مشبع» با فتح و كسر باء هردو صحيح است و با تلفظ به فتح، كامل بودن فصل بيان ميشود و با تلفظ به كسر، راضى شدن شنونده معلوم ميگردد.

(370)- كمّى: بر وزن فعيل بمعنى فروشنده سلاح و دارى زره و كلاه خود است و بمعنى دلير هم آمده است. جمع آن كماة و اكماء است.

حكايت «15» يكى از وزراء معزول شده به حلقه درويشان درآمد ...

(371)- وزراء: جمع وزير. ريشه وزير، ويشر است كه در پهلوى بمعنى مشورت دهنده آمده. در دوره عبّاسيان به تقليد ايرانيان قديم، كسانى از خاندانهاى ايرانى‌

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 262
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست