responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 331

سر از مغز و دست از درم كن تهى،

چو خاطر به فرزند مردم نهى‌

مكن بد به فرزند مردم نگاه‌

كه فرزند خويشت برآيد تباه‌

حكايت (19) [در اين شهر بارى به سمعم رسيد ....]

در اين شهر بارى به سمعم رسيد:

كه بازارگانى غلامى خريد

شبانگه مگر دست بردش به سيب‌

كه سيمين ز نخ بود و خاطر فريب‌

پريچهره هرچ اوفتادش به دست،

به كين در سر مغز خواجه شكست‌

نه هرجا كه بينى خطى دلفريب،

توانى طمع كردنش در كتيب‌[1]

گوا[2] كرد بر خود خداى و رسول،

كه ديگر نگردد به گرد فضول‌

رحيل‌[3] آمدش هم در آن هفته پيش‌

دل‌افكار و سربسته و روى ريش‌

چو بيرون شد از كازرون يك دو ميل،

به پيش آمدش سنگلاخى مهيل‌[4]

بپرسيد: كاين قلعه را نام چيست؟

كه بسيار بيند عجب هركه زيست‌

چنين گفتش از كاروان همدمى:

مگر تنگ تركان‌[5] نبينى همى؟

برنجيد چون تنگ تركان شنيد

تو گفتى كه ديدار دشمن بديد

سيه‌[6] را يكى بانگ برداشت سخت:

كه ديگر مران خر، بينداز رخت‌

نه عقل است و نه معرفت يك جوم،

اگر من دگر تنگ تركان روم‌

در شهوت نفس كافر ببند

وگر عاشقى، لت‌خور[7] و سر ببند

چر مر بنده‌يى را همى پرورى،

به هيبت‌[8] برآرش كزو برخورى‌

وگر[9] سيدش لب به دندان گزد،

دماغ خداوند گارى، پزد


[1] كتيب: صورت محال از كتاب در اينجا كنايه از دفتر زيبايى‌ها است از« خط» كه خط چهره و بناگوش باشد، شيخ اجل به معنى ديگر خط توجه كرده و آنرا با كتاب مناسب ديده و معنى مجازى از كتاب اراده فرموده است.

[2] گوا: گواه.

[3] - رحيل: سفر.

[4] مهيل:( با ضم اول): اسم فاعل- هولناك، ترس‌آور.

[5] تنگ تركان: گردنه‌يى است در فارس بين كازرون و بوشهر. ضمنا، اشاره به غلام تركى داشته كه خواجه در مقام تجاوز باو بوده است و از او ضرب و آسيب ديده.

[6] سيه: غلام سياه

[7] لت‌خور: ضربت بخور- سيلى به خور.

[8] به هيبت برآرش ...: او را چنان بپرور كه هيبت و شكوه از تو احساس كند.

[9] وگر سيدش لب به دندان گزد: اگر آقا با بنده خود عشق‌ورزى كند، در بنده انديشه سلطه بر خواجه پيدا ميشود.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 331
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست