[1] سخن در زبان آفرين: آفريننده سخن در زبان آدمى.
اشارهدار به آيات اول تا چهارم از سوره« الرَّحْمنُ عَلَّمَ
الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ». ترجمه: خداوند بخشنده، قرآن
را به پيغمبر آموخت يا خواندن را به آدمى ياد داد. آدمى را آفريد و او را بيان
آموخت. بيان. وسيلهايست كه از ما فى الضمير حكايت كند و انديشههاى يكى را براى
ديگران روشن سازد، از اينرو بيان شامل اشاره و گفتار و نوشتن هرسه ميشود. نيز
اشاره به آيه سى و چهارم از سوره بقره دارد:« وَ عَلَّمَ آدَمَ
الْأَسْماءَ كُلَّها»
[3] - پوزش: اسم مصدر از فعل پوزيدن به معنى عذرخواستن
و توبه كردن فعل آن در منظومه ويس و رامين بكار رفته است.
[4] عزيزى كه هركز درش سر بتافت ...: خداوند غالب و
نيرومندى كه هركس از درگاه او سرباز زند و به غير او توجه كند، عزت نمييابد و خوار
و گمراه ميشود.
اشاره است به اين حديث« ضل سعى من
استعان بغير اللّه» ترجمه: كوشش كسى كه از غير خدا يارى خواهد، به هدر رفته است.
بتافت و يافت فعل ماضى هستند لكن در جملههاى شرطى عربى و فارسى، فعل ماضى بر معنى
مضارع پيگير دلالت دارد.
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 33