[1] غيبدان: داننده غيب- خداوند كه علام الغيوب است.
مراد اينست كه تو از ناظران شرم دارى و پيش خود آنان عيبشان نميگويى. آيا نميدانى
كه خداوند غيبدان همهجا حاضر است.
[2] غزا: جنگ، غزا و غزوه بيشتر در مورد جنگ مذهبى
بكار ميرود. مراد اين بيت و دو بيت بعدى چنين است: يكى از حاضران از شخصيت
غيبتكننده ميپرسد: آيا تو در جنگهاى صليبى عليه كافران جنگيدهاى؟ مخاطب جواب
ميدهد كه هرگز از پس ديوار شهر خود قدم بيرون نگذاشته است. شخص اول ميگويد عجب
دارم كه به پيكار با كافران نپرداختهاى و آنان از تو ايمن ماندهاند ولى مسلمانان
از جور زبان تو راحت ندارند.
[3] - مرغزى: اسم منسوب به مرغز است. مرغز نام موضعى
است در حدود غور و هرات كه سنائى و ناصر خسرو از آن نام بردهاند. برخى احتمال
ميدهند كه بجاى مرغزى، مروزى باشد. گويا اصطلاح ديوانه مرغزى را شيخ از كلام سنائى
گرفته باشد.
[4] كه طاعت همان به كه مادر برد: ديوانه ميگويد: چون
به شخص غيبت شده خداوند ثواب ميدهد، بهتر آنست كه ثواب را براى مادر خود تأمين كنم
و از او غيبت بگويم.
( نظير اين سخن را به عبد اللّه
بن مبارك يكى از زاهدان دوران هارون الرشيد نسبت دادهاند).
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 323