[2] درخت كهن ميوه تازه داشت: پير را فرزندى زيبا بود.
[3] - كه هرگز نبوده است بر سرو سيب: تشبيه ضمنى است،
قامت شاهد به سرو و زنخدانش به سيب همانند شده بود.
[4] فرج ديد در سر تراشيدنش: پير كهن خلاص خود را در
آن ديد كه موى سر پسر را بتراشد تا مگر زشت نمايد و غوغا فرو نشيند.
[5] به موسى كهن عمر كوته اميد: موسى لفظ عربى است به
معنى تيغ سلمانى.
« دست موسى سپيد» اشاره به يد
بيضاء موسى است كه مكرر در قرآن مجيد از آن ياد شده است.
يكى از معجزات موسى آن بود كه دست
در گريبان ميكرد و نورى سفيد از آن ساطع ميشد.
معنى تمام بيت اينست كه پدر آن
جوان زيبارو كه عمرى كهن و اميدى كوتاه داشت، با تيغ سر فرزند خود را تراشيد و از
سر او يد بيضاء موسى به وجود آمد. يعنى سرش از موى خالى شد و سفيد مينمود.
[6] نهادند حالى سرش در شكم: او را سر به زير و
سرافكنده ساختند.
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 308