[1] نفخه صور: برحسب قصههاى دينى، رستاخيز قيامت با
دميدن اسرافيل در شيپورى كه صور خوانده ميشود آغاز ميگردد و در قرآن مجيد هم از
نفخ صور نام برده شده است.
[2] به تيغ از غرض ... از مقصودى كه دارند، دست
برنميدارند هرچند كه به شمشير تهديد شوند زيرا احتياط و پرهيز، با عشق مخالفت دارد
و چون عشق آيد، پرهيز از ميان برخيزد چنانكه سنگ، آبگينه را ميشكند، پرهيز هم
شكننده عشق است.
[3] - آبگينه: از لفظ پهلوىkanekapA گرفته شده است.
[4] سمرقند: سمرقند يكى از شهرهاى فعلى ازبكستان نزديك
بخارا است.
[5] سمر: داستان افسانهيى سمرقند با سمرقند« جناس
مرفو» دارد. اگر در اينجا« ثمر» گذارده شود، باز معنى درست است.
[6] كرده جان برخيش: جان را فدايش ميكردند.- شده است
يعنى مانند رسن بازانند كه روى بند حركت ميكنند و پاىبند جان خود نيستند، از
اينرو آنها را جانبازان هم مينامند. خواجه سلمان فرمايد:
سألتُ حبيبى
الوصلَ منه دُعابَةً
و أعْلَمُ
أنَّ الوصل ليس يكونُ
فمَاسَ دلالًا
و ابتهاجاً و قال لى
برفقٍ مجيباً(
ما سألتَ يَهُونُ)
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 214