responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 208

گروهى عمل دار[1] عزلت نشين،

قدمهاى خاكى، دم آتشين،

به يك نعره، كوهى ز جا بركنند

به يك ناله، شهرى بهم برزنند

چو بادند پنهان و چالاك پوى‌

چو سنگند[2] خاموش و تسبيح‌گوى‌

سحرها بگريند چندان كه آب،

فرو شويد از ديده‌شان كحل‌[3] خواب‌

فرس كشته از بسكه شب رانده‌اند،

سحرگه خروشان كه وامانده‌اند

شب و روز در بحر سودا و سوز،

ندانند ز آشفتگى شب ز روز

چنان فتنه‌[4] بر حسن صورت‌[5] نگار،

كه با حسن صورت ندارند كار

ندادند صاحبدلان دل به پوست‌

وگر[6] ابلهى داد، بى‌مغز، اوست‌

مى صرف‌[7] وحدت كسى نوش كرد،

كه دنيا و عقبى فراموش كرد

حكايت (1) [شنيدم كه وقتى گدا زاده‌يى ....]

شنيدم كه وقتى گدا زاده‌يى،

نظر داشت با پادشاه زاده‌يى‌

همى رفت و ميپخت سوداى خام،

خيالش فرو برده دندان به كام‌

ز ميدانش خالى نبودى چو ميل‌[8]،

همه وقت پهلوى اسبش چو پيل‌


[1] عمل دار: داراى تصرف ولايت.

[2] چو سنگند خاموش و تسبيح‌گوى: مصراع اشاره دارد به آيه 43 از سوره اسراء:« وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ»- ترجمه.« هيچ‌چيز وجود ندارد مگر آنكه به حمد خدا تسبيح‌گوى است ولى شما تسبيحش را درنمييابيد».

[3] - كحل:( با ضم اول): سرمه.

[4] فتنه: مفتون، شيدا.

[5] صورت‌نگار: صفت الهى است، مقتبس از آيات قرآنى‌« وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ». آيه 64 از سوره« مؤمن‌ هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ». آيه 6 از سوره آل عمران

[6] و گر ابلهى: بنابر ضبط فروغى« اگر ابلهى داد بى‌مغز گوست» يعنى ابلهى كه دل بصورت ظاهر بسپارد هم چون كوس، ميان تهى و بى‌مغز است.

[7] مى صرف: شراب خالص و بى‌غش. مراد اين است كه توحيد كامل در فراموش كردن دنيا و عقبى و دل سپردن به معشوق واقعى يعنى به ذات خداست.

[8] ميل: در اينجا نشانه‌يى كه در ميدان چوگان‌بازى براى تعيين مسافات نصب كنند مراد از بيت اينست: گدازاده ملازم شه‌زاده بود و ميدان او را خالى نميگذاشت، چنانكه در بازى چوگان، ميل، ملازم ميدان و در بازى شطرنج اسب همپهلوى فيل است.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 208
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست