[1] ديهيم: تاج شاهى گويا با« دهيو» كه يك قسمت از
بيست قسمت كشور هخامنشى بوده رابطهيى داشته باشد و ديهيم بر اين مبنا تاج
شاهنشاهان است، لفظemedaiD در زبان فرانسه از طريق لغت يونانى مأخوذ از ديهيم
است.
[2] تو، هم: از مصراع دوم فعل.« خواهد بود» به قرينه
حذف شده است.
[3] - خداوند دولت: شخص نيكبخت. شخص نيكبخت، در غم
دين و مذهب خويش است، زيرا دنيا به هر حال كه باشد گذران است.
[4] چون دنيا را ميگذارى و ميروى، زر و دينار و درهمى
كه دارى بيفشان و بخشش كن.
سعدى چون زر در اختيار نداشت به
افشاندن گوهر و درّ سخن دست زد.
[6] شيخ و صاحبدل آن زمان چنين مىگويد: كه من دريغ
دارم نام خدا را پيش اين جفاپيشه بر زبان آورم. زيرا نام خدا محترم است و هركس
لياقت آنرا ندارد كه پيش او نام خدا بر زبان آورند و از او به نام خدا مسئلتى
كنند.
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 144