[3] - بيستى: مخفف بايستى از فعل ايستادن بعلاوه حرف
تأكيد« ب».
[4] درگذشت: مصدر مرخم است و مسند اليه جمله ميباشد.
[5] قحطسالى: اسم معنى مركب و ياء آن ياء مصدرى است و
هم ممكن است ياء آن ياء وحدت باشد،
[6] دمشق: در تلفظ عربى با كسر دال و فتح ميم است اما
در فارسى با فتح يا كسر دال و كسر ميم تلفظ ميشود- دمشق)sucsamaD ( پايتخت كشور سوريه، داراى
000، 300 نفر جمعيت است. سابقه تاريخى آن به پنجهزار سال ميرسد. پايتخت حكومت
آرامىها بوده و به ترتيب، آشوريها و بابلىها و ايرانيان و روميان بر آن تسلط
يافتهاند، در سال 639 ميلادى عرب آن را فتح كرد و از آغاز سلسله بنى اميه مركز
حكومت امويان شد. در سال 1400 ميلادى تيمور لنگ شهر دمشق را طعمه حريق ساخت و در
سال 1516 م. به دست عثمانيان فتح گرديد. آنگاه بعد از جنگ بين الملل اول، سوريه
مستعمره فرانسه شناخته شد و بالاخره استقلال خود را بدست آورد از جمله بناهاى
معروف آن جامع اموى و قبر صلاح الدين ايوبى و قصر العظم است. كتابخانه ظاهريه و مجمع
علمى عربى در اين شهر داير است.
[7] نخيل:( جمع نخل): درختان خرما، بخيل با نخيل جناس
خط دارد. در متن على يف، بجاى« زرع» نحل آمده است كه با نخل و نخيل نوعى جناس
دارد. نحل به معنى زنبور عسل است.
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 107