responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 107

به همت برآر از ستيهنده‌[1] شور

كه بازوى همت به از دست زور

لب خشك مظلوم را گو بخند

كه دندان ظالم بخواهند كند

به بانگ‌[2] دهل خواجه بيدار گشت‌

چه داند شب پاسبان چون گذشت؟

خورد كاروانى غم بار خويش‌

نسوزد دلش بر خر پشتريش‌

گرفتم كز افتادگان نيستى‌

چو افتاده بينى، چرا بيستى‌[3]؟

بر اينت بگويم يكى سرگذشت‌

كه سستى بود زين سخن درگذشت‌[4]

حكايت (12) [چنان قحط سالى شد اندر دمشق ....]

چنان قحط[5] سالى شد اندر دمشق‌[6]

كه ياران فراموش كردند عشق‌

چنان آسمان بر زمين شد بخيل‌

كه لب تر نكردند زرع و نخيل‌[7]


[1] ستيهنده: ستيزنده و لجاج‌كننده. از مصدر ستيهيدن. شور برآوردن، بلند كردن و برانگيختن ناله كسى.

[2] بانگ دهل: نشانه فرارسيدن صبح بوده است.

[3] - بيستى: مخفف بايستى از فعل ايستادن بعلاوه حرف تأكيد« ب».

[4] درگذشت: مصدر مرخم است و مسند اليه جمله ميباشد.

[5] قحطسالى: اسم معنى مركب و ياء آن ياء مصدرى است و هم ممكن است ياء آن ياء وحدت باشد،

[6] دمشق: در تلفظ عربى با كسر دال و فتح ميم است اما در فارسى با فتح يا كسر دال و كسر ميم تلفظ ميشود- دمشق)sucsamaD ( پايتخت كشور سوريه، داراى 000، 300 نفر جمعيت است. سابقه تاريخى آن به پنجهزار سال ميرسد. پايتخت حكومت آرامى‌ها بوده و به ترتيب، آشوريها و بابلى‌ها و ايرانيان و روميان بر آن تسلط يافته‌اند، در سال 639 ميلادى عرب آن را فتح كرد و از آغاز سلسله بنى اميه مركز حكومت امويان شد. در سال 1400 ميلادى تيمور لنگ شهر دمشق را طعمه حريق ساخت و در سال 1516 م. به دست عثمانيان فتح گرديد. آنگاه بعد از جنگ بين الملل اول، سوريه مستعمره فرانسه شناخته شد و بالاخره استقلال خود را بدست آورد از جمله بناهاى معروف آن جامع اموى و قبر صلاح الدين ايوبى و قصر العظم است. كتابخانه ظاهريه و مجمع علمى عربى در اين شهر داير است.

[7] نخيل:( جمع نخل): درختان خرما، بخيل با نخيل جناس خط دارد. در متن على يف، بجاى« زرع» نحل آمده است كه با نخل و نخيل نوعى جناس دارد. نحل به معنى زنبور عسل است.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست