responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جامع عباسی - طبع قديم نویسنده : شيخ بهائى    جلد : 1  صفحه : 25

اوّل‌ رفتن عورات با جنازه ميّت.

دوّم‌ دو ميّت بر يك جنازه برداشتن.

سيّم‌ دو ميّت در يك قبر دفن كردن.

چهارم‌ زمين قبر را به تخته يا غير آن فرش كردن.

پنجم‌ ريختن خويشان ميّت خاك بر قبر ميّت.

ششم‌ خاك بيگانه يعنى غير خاكى كه از قبر بهم رسيده باشد در قبر ريختن.

هفتم‌ صورت قبر را مسنّم كردن يعنى ماهى پشت ساختن.

هشتم‌ تجديد قبر نمودن بعد از آن كه منهدم شده باشد.

نهم‌ بر قبر تكيه كردن و پا نهادن و نشستن و اين همه وقت مكروهست.

و بدان كه هر گاه ميّت در مقبره عام دفن شده باشد و آن قدر وقت گذشته باشد كه يقين شود كه آن ميّت خاك شده در اين صورت واجبست‌[1] كه صورت قبر را برطرف سازند و حرامست كه نمايان گذارند بلكه بايد كه قبر را با زمين برابر سازند تا هر كس خواهد ميّت خود را در آنجا دفن نمايد امّا اگر آن ميّت يكى از بزرگان دين باشد در اين صورت بايد كه صورت قبر او را نمايان گذارند تا بر زندگان از زيارت او فيض و به مردگان از جوار قبر او نفعى برسد.

و سنّت است تعزيت دادن اقوام ميّت را يعنى پرسش نمودن و تسلّى دادن و در وقت تعزيت اين دعا جهة ايشان كردن جبر اللَّه وهنكم و أحسن عزاكم و رحم موتاكم.

و نيز سنّت است كه تا سه روز هر روز طعام جهة ايشان فرستادن.

و مكروه است نزد ايشان طعام خوردن‌

مقصد سيّم در بيان احكام تيمّم‌

بدان كه بيست و يك امر است كه تعلّق به تيمّم كردن دارد دوازده امر واجبست و هفت امر سنّت و دو امر مكروه.

امّا دوازده امر واجب‌:

اوّل‌ آن كه مكان تيمّم غصبى نباشد به طريقى‌[2] كه در وضو مذكور شد.

دوّم‌ آن كه آن چه بآن تيمّم مى‌كنند خاك باشد چه اصحّ آنست كه تيمّم به سنك و آجر و مانند آن درست نيست.

سيم‌ آن كه خاك تيمّم طاهر باشد.

چهارم‌ آن كه غصبى نباشد.

پنجم‌ آن كه ممزوج نباشد بغير خاك پس اگر ممزوج باشد به حيثيّتى كه نام خاك بر آن اطلاق نشود تيمّم برو درست نيست.

ششم‌ آن كه اعضاى تيمّم قبل از تيمّم كردن طاهر باشد.

هفتم‌ نيّت است به اين طريق كه تيمّم مى‌كنم تيمّم واجب بدل وضو جهة مباح بودن نماز تقرّب به خدا و در تيمّم عوض غسل به جاى بدل وضو بدل غسل گويد.

هشتم‌ آن كه انگشتر و زهگير و آن چه حايل باشد از دست بيرون كند.

نهم‌ مقارن نيّت دو كف دست بر خاك زدن.

دهم‌ مسح روى كردن بهر دو كف از رستنگاه موى سر تا طرف‌[3] بينى.

يازدهم‌ مسح پشت دست راست به كف دست چپ.

دوازدهم‌ مسح پشت دست چپ به كف دست راست و بدان كه ميانه مجتهدين خلافست بعضى برآنند كه در تيمّمى كه بدل وضوست يك نوبت دستها را بر خاك بايد زدن و اگر بدل غسل است دو نوبت‌


[1] معلوم نيست صدر دام ظلّه العالى

[2] و غصبى نبودن فضا نيز به طريقى است كه در وضو و غسل گذشت صدر دام ظلّه

[3] احوط در طرف بينى بلندى آنست كه نزديك به لبهاست صدر دام ظله

نام کتاب : جامع عباسی - طبع قديم نویسنده : شيخ بهائى    جلد : 1  صفحه : 25
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست