نام کتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد جلد : 1 صفحه : 37
مثلا در تفريق عدد «116» از «482» حاصل «366» مىشود و براى اينكه بدانيم
در موقع عمل اشتباهى صادر شده يا نه ميزان منقوص كه «8» است از ميزان منقوصمنه كه
«5» است بايد تفريق كرد و چون ممكن نيست «9» واحد به «5» اضافه مىكنيم «14»
مىشود سپس «8» را از «14» كم كرده «6» مىشود و چون اينعدد با ميزان باقى مساوى
است پس عمل صحيح مىباشد.
متن: الفصل
الرّابع فى الضّرب
و هو تحصيل عدد
نسبة احد المضروبين اليه كنسبة الواحد الى المضروب الآخر و من هنا يعلم انّ الواحد
لا تأثير له فى الضّرب.
ترجمه:
فصل چهارم در
بيان عمل ضرب
ضرب عبارتست از
بدست آوردن عددى كه نسبت يكى از دو مضروب بآن همچون نسبت عدد واحد است به مضروب
ديگر و از اينجا معلوم مىشود كه عدد «1» در عمل ضرب تأثيرى ندارد.
شرح فصل چهارم در
بيان عمل ضرب است.
تعريف جامعى كه
براى ضرب كردهاند همين تعريف مذكور است يعنى ضرب عبارتست از:
بدست آوردن
عددى كه نسبت يكدام از مضروبين «مضروب و مضروب فيه» بآن عدد مانند همان نسبتى است
كه عدد واحد با مضروب ديگرى دارد.
مثلا در ضرب
عدد «4» در عدد «5» حاصل «20» مىشود در اينجا نسبت
نام کتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد جلد : 1 صفحه : 37