نام کتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد جلد : 1 صفحه : 11
تبصره
از ظاهر كلام
ماتن عليه الرّحمه چنين برمىآيد كه ايشان بجزء لا يتجزّى قائل نيستند كما اينكه
حكماء باتّفاق منكر آن هستند و يازده دليل بر ابطال آن آوردهاند كه بعضى از اين
ادلّه از طريق هندسى و برخى از راه حركت و پارهاى از راه محاذات و تماسّ مىباشد
و ما براى آنكه زياد از بحث خارج نشويم فقط بيكى از ادلّه آنها اشاره مىكنيم و از
ميان آنها اين دليل هندسى را انتخاب كردهايم.
در هندسه ثابت
است كه زاويه قابل تقسيم است حال اگر زاويه بمقدار يكجزء باشد يا قابل تقسيم هست
يا نيست.
اگر گوئى قابل
تقسيم نيست مخالف آن حكمى است كه از اصول موضوعى هندسى است.
و اگر گوئى
قابل تقسيم هست پس جزء تقسيم شد و مطلوب ثابت گشت.
قوله: و ان
تألّف منه الاجسام: ضمير در «منه» به جوهر فرد راجع است.
متن: و هو امّا
مطلق فصحيح او مضاف الى ما يفرض واحدا فكسر و ذلك الواحد مخرجه.
ترجمه: و عدد
يا مطلق بوده كه در اينصورت عدد صحيح است و يا مضاف و منسوب به چيزى كه آنرا واحد
و ميزان قرار دادهاند مىباشد كه در اينصورت آنرا كسر خوانده و آن ميزان را مخرج
كسر مىنامند.
شرح
[اقسام عدد]
براى عدد
تقسيماتى است، تقسيم اوّلى كه مرحوم مصنّف بآن اشاره مىكند اينست:
عدد يا مطلق
است و يا مضاف.
عدد مطلق آنست
كه بقياس و بملاحظه عدد ديگر در نظر گرفته نشود مانند اعداد «2 و 3 و 4 و 5 و 6»
كه بآن عدد صحيح نيز مىگويند.
عدد مضاف
آنستكه آنرا بعدد ديگر نسبت دهند و در آن عدد مضاف اليه دو
نام کتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد جلد : 1 صفحه : 11