نام کتاب : ترجمه مكارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسى نویسنده : ميرباقري، سيد ابراهيم جلد : 1 صفحه : 48
و نيز از آن حضرت 7 گويد: پيغمبر 6
مىفرمود: من سوارى الاغ و خوردن غذا را روى حصير با بندگان و بخشش پيغمبران را
بدست خودم رها نخواهم كرد.
از جابر بن عبد اللَّه گويد: در پيامبر 6 چند خصلت بود: از هيچ
راهى نميگذشت جز آنكه هر كس در پى حضرت از آنجا عبور مىكرد مىفهميد پيغمبر 6
از اين راه گذشته بواسطه بوى خوشى كه از عرق بدن مباركش باقى ميماند و به هيچ درخت
و يا سنگى نميگذشت جز آنكه براى او سجده مىكرد.
از ثابت بن انس بن مالك گويد: رنگ پوست و چهرهاش روشن و درخشان بود
گوئى رنگ او بسان لؤلؤ است و بوقت راه رفتن آرام و با وقار راه ميرفت و من بويى از
مشك يا عنبر خوشبوتر از حضرتش استشمام نكردم و ديبا و حريرى نرمتر از كف او لمس
ننمودم. پيغمبر از همه مردم نمازش را در جماعت خفيفتر مىخواند.
از جرير بن عبد اللَّه، گويد: چون پيغمبر مبعوث گشت براى بيعت به
محضرش شتافتم فرمود: اى جرير براى چه آمدهاى؟ گفتم تا بدست تو مسلمان شوم، حضرت
عبايش را برايم پهن كرد و سپس رو باصحاب كرد و فرمود: چون بزرگ و كريم قومى
نام کتاب : ترجمه مكارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسى نویسنده : ميرباقري، سيد ابراهيم جلد : 1 صفحه : 48