نام کتاب : ترجمه مكارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسى نویسنده : ميرباقري، سيد ابراهيم جلد : 1 صفحه : 204
از على بن عمران: على 7 در رحبه بود و
حسين 7 نزد او آمد، در حالى كه پيراهنى از خز و حلقهاى از طلا بگردن داشت. على
7 پرسيد: اين فرزند منست كه مىآيد؟ گفتند: آرى حضرت او را بخواند و پيراهن را
بر تنش پاره كرد و حلقه را از گردنش در آورد و قطعه قطعه نمود.
در پوشيدن حلّه
از حضرت صادق 7: حلههايى[1]
براى على 7 آوردند كه در آن حلهاى بسيار نيكو بود، حسين 7 عرضه داشت اين حله
را به من ده، حضرت ابا كرد و فرمود در عوض اين، دو حله به تو مىدهم، حسين 7
قبول نكرد و فرمود اين بهتر است، امام فرمود: سه حله عوض آن ميدهم، حسين 7 گفت:
اين بهتر است، همچنين تا پنج حله، امام حسين 7 قبول نكرد، حضرت آن را به وى داد،
و فرمود: اما تو اين را مىپوشى و مردم مىگويند اين پسر امير مؤمنان 7 است، و
بعلاوه وقتى پوشيدى كهنه و چركين مىشود و با قيمت آن ميتوانى پنج نفر مسلمان را
بپوشانى.
[1] - حله: هر جامه تميز كه از رويه و آستر دوخته شود.
نام کتاب : ترجمه مكارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسى نویسنده : ميرباقري، سيد ابراهيم جلد : 1 صفحه : 204