نام کتاب : ترجمه مكارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسى نویسنده : ميرباقري، سيد ابراهيم جلد : 1 صفحه : 163
على 7، ميفرمايد: پيغمبر 6 مرا از
انگشتر طلا نهى كرد و نمىگويم كه شما را نيز نهى فرمود.
داود بن سرحان گويد: از حضرت صادق 7 در باره زينت كردن كودكان به
طلا پرسيدم فرمودند: پدرم زنان و كودكان را به طلا و نقره زينت ميكرد و مانعى
ندارد.
حضرت باقر 7 از اجدادش نقل ميكند كه پيغمبر اكرم 6 انگشترى از
طلا بدست مىكرد و مردم بدان خيره خيره نگاه مىكردند، پيغمبر 6 دستش را بين
زانوها نهاد (و انگشتر را پنهان داشت) و چون بمنزل برگشت آن را بيرون آورد[1].
موسى بن جعفر 7، ميفرمايد كه پدرش حضرت صادق 7 از نگين بجادى
(بجاد اسم جايى است) نهى فرمود، و فرمود كه: زيد بن على بن الحسين در روز كشته شدن
نگين بجادى بدست داشت.
روايت شده كه امير مؤمنان 7 چهار انگشتر بدست داشت: انگشترى كه
نگين آن از ياقوت سرخ بود بواسطه شرافت آن بدست مىكرد، و انگشترى با نگين عقيق
سرخ براى حرز و محفوظ ماندن بدست مىنمود، و انگشترى با نگين
[1] - اين حديث و حديث قبل را مرحوم علامه مجلسى تضعيف
كرده و فقهاء همگى بر حرمت انگشتر طلا براى مرد اتفاق دارند.
نام کتاب : ترجمه مكارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسى نویسنده : ميرباقري، سيد ابراهيم جلد : 1 صفحه : 163