responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 645

باب 30 اخبار درربار پراكنده‌اى كه از آن جناب رسيده است‌

1- مؤلّف گويد: مفسّر جرجانىّ با سندى كه در متن مذكور است از امام عسكرىّ به واسطه پدران بزرگوارش از موسى بن جعفر عليهم السّلام روايت كرده كه ايشان فرمود: وقتى خبر مرگ اسماعيل فرزند بزرگ پدرم امام صادق 7 را به او خبر دادند آن حضرت در حالى كه جماعتى از نديمانش گرد او جمع بودند و آهنگ خوردن غذا داشت چون اين خبر را شنيد لبخندى زده و فرمان داد طعام را حاضر كنند و بر سر سفره نشستند و از ساير ايّام بهتر تناول فرمود و غذاى ديگران را خود تقسيم كرد و آنان را به خوردن تحريص ميفرمود و چندان روى بازى داشت كه همگى تعجب كردند كه چرا از اين مصيبت اثرى در رخسار او نمى‌بينند؟! چون امام فارغ شد رو بحضرت نموده گفتند: يا ابن رسول اللَّه! چيزى بسيار عجيب مشاهده مى‌كنيم، شما به مصيبت فقدان فرزند دلبندتان گرفتار شده‌ايد و با اين حال رخسارتان كاملا عادى است؟! حضرت فرمود: چرا

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 645
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست